در یکی از روزهای گرم تابستان، آقا مهران تصمیم گرفت به خانهی مادربزرگش برود. این بار تصمیم داشت هدیهای متفاوت برای مادربزرگ ببرد. به همین منظور از مغازهی عطر فروشی محبوبش بازدید کرد. وقتی وارد مغازه شد، رایحههای مختلفی در هوا پیچیده بود که هرکدام داستانی منحصر به فرد را روایت میکردند. اما چیزی بین تمام این عطرها نظرش را جلب کرد: عطر کَندی مَن کندیس!
عطر کَندی مَن کندیس با ترکیبی هنرمندانه از رایحههای میوهای و چوبی، حضور پررنگی داشت. وقتی اولین بار آن را امتحان کرد، نتهای بالا از هندوانه، گشنیز، هل و گریپ فروت به استقبالش آمدند. حس تازگی و طراوت این عطر برایش یادآور روزهای شاد کودکی در کنار مادربزرگش بود.
به مرور زمان، عطر کَندی مَن کندیس نتهای میانی خود را نمایان کرد. برگهای سبز و سدر، رایحهای طبیعی و مردانه به آن اضافه کردند که حس آرامش و استواری را در مهران برانگیخت. او احساس کرد که این عطر، او و مادربزرگش را به لحظات فراموشنشدنی از طبیعت پیوند میدهد.
در پایان روز، وقتی نتهای پایهی صندل، مشک، بریچ و اوکموس از عطر ظاهر شدند، حس گرمی و دنجی را به ارمغان آوردند. مهران متوجه شد که این عطر نه تنها برای خودش، بلکه برای مادربزرگش نیز حسی ویژه خواهد داشت.
این عطر با رایحههای چوبی و آروماتیک خود، داستانی بود که هر بار با استفاده از آن بازگو میشد. مهران تصمیم گرفت این عطر را برای مادربزرگش انتخاب کند تا هر بار که آن را بو میکشد، به یاد نوهی عزیزش بیفتد. با عطر کَندی مَن کندیس، مهران توانست هدیهای بهیادماندنی و پر از احساس به مادربزرگ هدیه دهد، هدیهای که داستانهای خوشبو و نافرجامی در خود داشت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب