ناموجود
یک روز پاییزی سرد در یک کافه شیک، لیلا پشت میز نشسته بود و منتظر دوستانش بود. هوای بیرون، بوی خوشایند باران و خاک بارانزده را با خود داشت. لیلا، دست در کیفش برد و عطر کارملیون اتلیه رینا را بیرون آورد. این عطر، هدیهای بود از سوی یکی از دوستانش که درست همان روز به او داده شده بود. او با کنجکاوی و ذوق، شیشهی زیبا و هنرمندانهی عطر را در دست گرفت و اولین اسپری را بر روی مچ دستش زد.
همزمان که عطر بر روی پوستش پخش میشد، رایحه شیرین و کاراملی عطر کارملیون اتلیه رینا در فضا پیچید. حس و حال گرم و دلانگیزی در او ایجاد شد و برای لحظهای همه چیز را فراموش کرد. نتهای اولیه کارامل، شاه بلوط و نارگیل، فضایی دوستداشتنی و خاکی را خلق کردند. لحظاتی بعد، نتهای میانی با حضور میوهی شور، بادام و دانه تونکا، حسی گرم و بادامی به مشام او رساندند و ترکیبی ناب و جذاب از شیرینی و تلخی را به نمایش گذاشتند.
لیلا که تحتتاثیر این رایحه منحصر بهفرد قرار گرفته بود، با خود اندیشید که چقدر این عطر میتواند همراه همیشگی او در روزهای سرد سال باشد. او به جمع دوستانش پیوست و همانطور که عطر کارملیون اتلیه رینا را تعریف میکرد، توجه همگان را به خود جلب کرد.
این عطر، به نحوی ماهرانه، گرمی و شیرینی نتهای پایانی مانند چوب صندل، بنزویین، کهربا و وانیل را به نمایش میگذاشت. آرامشی که این ترکیب به لیلا هدیه میداد، او را به گذشتههای خوش و یادگارهای شیرین میبرد. در انتهای روز، لیلا با خود عهد کرد که این عطر فوقالعاده، نهتنها در میان کلکسیون شخصیاش بلکه در قلب او نیز جایگاهی بهخصوص و همیشگی خواهد داشت. دنیا با عطر کارملیون اتلیه رینا دیدنیتر به نظر میرسید.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب