ناموجود
در یک روز پاییزی در پاریس، هوای ملایمی شهر را در بر گرفته بود و بوی عطرها در هوا میپیچید. امیلیا، زنی جوان و ماجراجو بود که همیشه به دنبال تجربههای تازه میگشت. او تصمیم گرفت به مغازهای خاص برود که دربارهاش چیزهای زیادی شنیده بود. مغازهای به نام اتلیه الکساندر جی که مجموعهای از عطرهای منحصر به فرد را عرضه میکرد.
به محض ورود به مغازه، توجهش به عطری خاص جلب شد: عطر کارناوال الکساندر جی. طراحی بطری به شکلی بود که گویی داستانی از یک شب جشن در ونیز را روایت میکند. امیلیا بیدرنگ تصمیم گرفت که این عطر را امتحان کند.
با اولین اسپری، ترکیبی از عطر ترنج و ماندارین بر روی پوستش نشست. این رایحه تازه و انرژیبخش، حس یک صبح پرنشاط را به او القا کرد. امیلیا با لبخندی بر لب، چشمانش را بست و بُعد دیگری از این عطر را تجربه کرد.
با گذشت زمان، نتهای میانی ظاهر شدند. شکوفه نارنج و زنجبیل با هم ترکیب شدند و رایحهای گرم و شیرین را به ارمغان آوردند. این نتهای میانی حس لطافت و زنانگی را در او بیدار کردند و او را به یاد قدم زدن در باغی پر از شکوفههای بهاری انداختند.
اما شاهکار واقعی عطر کارناوال الکساندر جی در نتهای پایه نهفته بود. کاردامون، بخور و بنزوئین رایحهای عمیق و پایدار ایجاد کردند. این نتها احساس آرامش و امنیت را به امیلیا القا کردند و او تصمیم گرفت که این عطر را همراهی کند.
این تجربهی بویایی بازتابی بود از یک ماجراجویی زیبا و خاطرهانگیز که هر لحظهاش پر از کشفهای جدید بود. امیلیا با دستی پر از رایحهی عطر کارناوال الکساندر جی، مغازه را ترک کرد و به سمت گشت و گذاری دیگر در شهر نورها رفت. این عطر حالا بخشی از او شده بود، انعکاسی از شخصیت ماجراجو و روح بینظیرش.
سایر تلفظها: کارناوال الکساندر جی, کارناوال الکساندر دات جی, کارناول الکساندر جی, کارناول الکساندر دات جی, کارنوال الکساندر جی, کارنوال الکساندر دات جی, کرنوال الکساندر جی, کرنوال الکساندر دات جی, کرناوال الکساندر جی, کرناوال الکساندر دات جی, کارناوال الکساندر جی, کارناوال الکساندر دات جی