Catherine Rasasi

توضیحات

داستان با شروع روزی آرام و دلنشین آغاز می‌شود. در شهری کوچک، زنی به نام لیلا زندگی می‌کند که عاشق عطرهاست. او همیشه به دنبال عطری بوده که بتواند شخصیت قوی و احساسات ظریفش را به تصویر بکشد. روزی، یکی از دوستانش عطر کاترین راساسـی را به او معرفی کرد.

لیلا به توصیه دوستش گوش کرد و به فروشگاه عطر مورد علاقه‌اش رفت. وقتی بطری آن عطر را در دست گرفت، طراحی ساده و زیبای شیشه توجه‌اش را جلب کرد. لیلا کمی از آن را روی مچ دستش اسپری کرد. با اولین استشمام، رایحه‌های تند و پرانرژی گالبانوم و نت‌های سبز فوراً او را به دنیایی از سبزه‌زارهای خنک و صبحگاهی منتقل کرد. احساس کرد در میان جنگلی زیبا قدم می‌زند، جایی که رایحه‌های ملایم زنبق و یاس و گل برفی هوا را پر کرده‌اند.

با گذشت زمان، نت‌های پایه‌ی عطر کاترین راساسـی، شامل خزه درخت بلوط و چوب صندل، به آرامی ظاهر شد. این ترکیب رایحه‌ای گرم و دودی به او هدیه داد که همچنان تا پایان روز همراهش بود. عطر کاترین راساسـی همچون رایحه‌ای از خاطرات خوش دوران کودکی‌اش در لیلا تداعی شد؛ زمانی که بارش باران او را در آغوش مادرانه‌اش می‌پذیرفت.

این عطر نه تنها احساس قدرت و ظرافت به لیلا بخشید بلکه حس کرد که با هر بار استفاده به او انرژی تازه‌ای می‌بخشد. او می‌دانست که عطر کاترین راساسـی برای او تنها یک رایحه نیست، بلکه پلی است به سوی خاطرات و احساسات گوناگون. لیلا حالا عضوی از خانواده خودش با عطر کاترین راساسـی داشت؛ عطر‌ی که به سادگی می‌توانست در هر روز، داستانی تازه برای او روایت کند.