در یک روز بارانی در سال 2025، لیلا به دنبال عطر جدیدی بود که بتواند سفری تازه را در دنیای رایحهها آغاز کند. او به فروشگاهی قدم گذاشت که برندهای مشهور و خاص را عرضه میکرد. در میان انبوهی از عطرها، چشمانش به عطر چپتر دو اجمل خیره ماند.
این عطر، بخشی از مجموعه The Untold Stories برند اجمل بود، که به واسطهی خلاقیت بیکران و هنر قصهگویی شگفتی میآفرید. ترکیبی از زنانگی و مردانگی، طراحی شده برای افرادی که به هنر و اصالت اهمیت میدهند. عطر چپتر دو اجمل داستانی از ظرافت و عمق ناگفته روایت میکرد.
با اولین اسپری، بوی برجسته و خاص چای سیاه او را در بر گرفت. لیلا به آرامی چشمانش را بست و خود را در دنیایی آرام و متین یافت که با ادویههای لطیف و عطر یاسمین در هم تنیده بود. پیچ و خمهای این عطر با هر نت، سفر حسی تازهای را آغاز میکرد.
قلب عطر با بادام خامهای و ازریس، لمس نرمی را بر روی پوست او هدیه میداد. حسی از دلتنگی و مدرنیته که به لیلا احساس آرامش و نوستالژیک میداد.
پایان این ماجراجویی رایحه با گرمای صندل، وانیل و مشک نرم به اوج میرسید. ترکیبی که در عمق وجودش آرامشی خاص برجای میگذاشت و هر بار که آن را بو میکرد، دنیای دیگری را برایش بازمیگشود.
لیلا با در دست داشتن شیشهای از عطر چپتر دو اجمل، با لبخندی روی لب، فروشگاه را ترک کرد. او میدانست که این عطر نه تنها بخشی از روزمرگیهایش خواهد شد، بلکه هر لحظهاش را با داستانی تازه و جذاب میآفریند. این عطر مانند یک فنجان چای کامل، همزمان آرامشبخش، غافلگیرکننده و دلانگیز بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب