عطر ادکلن [ˈtʃes.men] مِری چِس - Chessmen Mary Chess - بررسی، قیمت و خرید
عطر ادکلن [ˈtʃes.men] مِری چِس - Chessmen Mary Chess - بررسی، قیمت و خرید

Chessmen Mary Chess

[ˈtʃes.men] مِری چِس

ناموجود

توضیحات

غروب بارانی بود. در کوچه‌ای قدیمی وارد بوتیک عطر شدم. نور زرد، شیشه‌ها را گرم می‌کرد. بطری‌ای باریک با کلاهکی شبیه مهره شطرنج توجهم را گرفت. روی برچسب، Chessmen و Mary Chess می‌درخشید. فروشنده لبخند زد و گفت: خانه مِری چِس آن را در سال ۱۹۳۳ برای آقایان ساخت. من بطری را نزدیک آوردم. نامش چیزی زمزمه می‌کرد؛ نظمی که از صفحه شطرنج می‌آید. این همان عطر [ˈtʃes.men] مِری چِس بود.

یک پاف روی مچ. شروع، روشن و دقیق آمد. مثل اولین حرکت سرباز. هوا مرتب شد. ضربانم آرام گرفت. رایحه شکل گرفت و به تعادل رسید. نه بلند فریاد زد و نه خاموش شد. مثل بازی‌ای که استادانه پیش می‌رود. هر لحظه صیقلی‌تر شد. مردانه، کلاسیک، آراسته. حس کردم کت را صاف می‌کنم و قدم‌ها حساب‌شده می‌شود. وقت، کندتر گذشت. شهر زیر باران آرام‌تر شد. فروشنده پارچه‌ای مخملی زیر بطری گذاشت. از هنری گفت که پشت نام‌ها می‌نشیند. از اینکه چرا شطرنج نماد فکر و وقار است. من گوش دادم. تصویر سالن‌های قدیمی در ذهنم روشن شد. مردانی که پشت میز چوبی می‌نشینند و با حوصله حرکت می‌کنند. هر حرکت، داستانی را جلو می‌برد. رایحه هم همین کار را کرد. بی‌عجله و دقیق. من از آینه مغازه رد شدم و لبخند زدم. ظاهر، ساده‌تر و منظم‌تر به نظر می‌رسید.

صبح فردا دوباره امتحان کردم. قبل از خروج، دو پاف روی گردن و یقه. هوا خنک بود و خیابان‌ها بیدار می‌شدند. کنار صدای باران، همه‌چیز خوش‌ریتم شد. همکارم پرسید چه عطری زدی. من نام Chessmen را گفتم. او سرش را تکان داد و گفت: کلاس دارد. لبخند زدم. این عطر قصه نظم و شهامت است. گذشته را به امروز وصل می‌کند. امضای مردی می‌شود که به جزئیات احترام می‌گذارد. هر بار که از در عبور می‌کنی، رفتاری موقر همراهت می‌آید. نه شلوغ می‌شود و نه از یاد می‌رود. درست مثل کیش و مات تمیز. اگر مجموعه‌دار هستی، جایش را در قفسه‌ات باز کن. اگر هدیه‌ای معنی‌دار می‌خواهی، این نام را به خاطر بسپار. خانه مِری چِس با این اثر، تصویری از ۱۹۳۳ را تازه می‌کند. من از بوتیک بیرون آمدم و باران تندتر شد. رایحه هنوز کنار من قدم می‌زد. داستان، تمام نشد. در اولین فرصت، دوباره سراغ عطر [ˈtʃes.men] مِری چِس می‌روم.

سایر تلفظ‌ها: [ˈtʃes.men] مِری چِس, [ˈtʃes.men] مَری چِس, [ˈtʃes.men] ماری چِس, [ˈtʃes.men] مایری چِس, [ˈtʃes.men] میری چِس, [ˈtʃes.men] مِری چیس, [ˈtʃes.men] مَری چیس, [ˈtʃes.men] ماری چیس, [ˈtʃes.men] مایری چیس, [ˈtʃes.men] میری چیس, [ˈtʃes.mɛn] مِری چِس, [ˈtʃes.mɛn] مَری چِس, [ˈtʃes.mɛn] ماری چِس, [ˈtʃes.mɛn] مایری چِس, [ˈtʃes.mɛn] میری چِس, [ˈtʃes.mɛn] مِری چیس, [ˈtʃes.mɛn] مَری چیس, [ˈtʃes.mɛn] ماری چیس, [ˈtʃes.mɛn] مایری چیس, [ˈtʃes.mɛn] میری چیس, [ˈtʃɛs.mɛn] مِری چِس, [ˈtʃɛs.mɛn] مَری چِس, [ˈtʃɛs.mɛn] ماری چِس, [ˈtʃɛs.mɛn] مایری چِس, [ˈtʃɛs.mɛn] میری چِس, [ˈtʃɛs.mɛn] مِری چیس, [ˈtʃɛs.mɛn] مَری چیس, [ˈtʃɛs.mɛn] ماری چیس, [ˈtʃɛs.mɛn] مایری چیس, [ˈtʃɛs.mɛn] میری چیس, [ˈtʃes.mæn] مِری چِس, [ˈtʃes.mæn] مَری چِس, [ˈtʃes.mæn] ماری چِس, [ˈtʃes.mæn] مایری چِس, [ˈtʃes.mæn] میری چِس, [ˈtʃes.mæn] مِری چیس, [ˈtʃes.mæn] مَری چیس, [ˈtʃes.mæn] ماری چیس, [ˈtʃes.mæn] مایری چیس, [ˈtʃes.mæn] میری چیس, [ˈtʃis.men] مِری چِس, [ˈtʃis.men] مَری چِس, [ˈtʃis.men] ماری چِس, [ˈtʃis.men] مایری چِس, [ˈtʃis.men] میری چِس, [ˈtʃis.men] مِری چیس, [ˈtʃis.men] مَری چیس, [ˈtʃis.men] ماری چیس, [ˈtʃis.men] مایری چیس, [ˈtʃis.men] میری چیس, [ˈtʃeːs.men] مِری چِس, [ˈtʃeːs.men] مَری چِس, [ˈtʃeːs.men] ماری چِس, [ˈtʃeːs.men] مایری چِس, [ˈtʃeːs.men] میری چِس, [ˈtʃeːs.men] مِری چیس, [ˈtʃeːs.men] مَری چیس, [ˈtʃeːs.men] ماری چیس, [ˈtʃeːs.men] مایری چیس, [ˈtʃeːs.men] میری چیس, [tʃesˈmen] مِری چِس, [tʃesˈmen] مَری چِس, [tʃesˈmen] ماری چِس, [tʃesˈmen] مایری چِس, [tʃesˈmen] میری چِس, [tʃesˈmen] مِری چیس, [tʃesˈmen] مَری چیس, [tʃesˈmen] ماری چیس, [tʃesˈmen] مایری چیس, [tʃesˈmen] میری چیس, [tʃɛsˈmɛn] مِری چِس, [tʃɛsˈmɛn] مَری چِس, [tʃɛsˈmɛn] ماری چِس, [tʃɛsˈmɛn] مایری چِس, [tʃɛsˈmɛn] میری چِس, [tʃɛsˈmɛn] مِری چیس, [tʃɛsˈmɛn] مَری چیس, [tʃɛsˈmɛn] ماری چیس, [tʃɛsˈmɛn] مایری چیس, [tʃɛsˈmɛn] میری چیس, [ˈtʃes.mən] مِری چِس, [ˈtʃes.mən] مَری چِس, [ˈtʃes.mən] ماری چِس, [ˈtʃes.mən] مایری چِس, [ˈtʃes.mən] میری چِس, [ˈtʃes.mən] مِری چیس, [ˈtʃes.mən] مَری چیس, [ˈtʃes.mən] ماری چیس, [ˈtʃes.mən] مایری چیس, [ˈtʃes.mən] میری چیس, [ˈtʃɛs.mən] مِری چِس, [ˈtʃɛs.mən] مَری چِس, [ˈtʃɛs.mən] ماری چِس, [ˈtʃɛs.mən] مایری چِس, [ˈtʃɛs.mən] میری چِس, [ˈtʃɛs.mən] مِری چیس, [ˈtʃɛs.mən] مَری چیس, [ˈtʃɛs.mən] ماری چیس, [ˈtʃɛs.mən] مایری چیس, [ˈtʃɛs.mən] میری چیس, [ˈtʃes.mɪn] مِری چِس, [ˈtʃes.mɪn] مَری چِس, [ˈtʃes.mɪn] ماری چِس, [ˈtʃes.mɪn] مایری چِس, [ˈtʃes.mɪn] میری چِس, [ˈtʃes.mɪn] مِری چیس, [ˈtʃes.mɪn] مَری چیس, [ˈtʃes.mɪn] ماری چیس, [ˈtʃes.mɪn] مایری چیس, [ˈtʃes.mɪn] میری چیس, [ˈtʃis.mɪn] مِری چِس, [ˈtʃis.mɪn] مَری چِس, [ˈtʃis.mɪn] ماری چِس, [ˈtʃis.mɪn] مایری چِس, [ˈtʃis.mɪn] میری چِس, [ˈtʃis.mɪn] مِری چیس, [ˈtʃis.mɪn] مَری چیس, [ˈtʃis.mɪn] ماری چیس, [ˈtʃis.mɪn] مایری چیس, [ˈtʃis.mɪn] میری چیس