در یک روز پاییزی که آسمان پوشیده از ابرهای خاکستری بود، سعید تصمیم گرفت نگاهی جدیتر به مجموعهٔ عطرهای خود بیندازد. احساس میکرد وقت آن رسیده تا عطری جدید و خاص برای خود پیدا کند. وارد فروشگاهی در خیابان ولیعصر شد. نگاهش به بطری شفاف و مدرن عطری افتاد که نامش عطر کروم فیوراکی بود. ذهنش به یاد سفرهای گذشته افتاد، همان سفرهایی که همیشه شوق کشف عطرهای جدید را در او بیدار میکرد.
سعید به سرعت بطری را برداشت و اولین اسپری را روی نبضش زد. ترکیبی از ترشی برفکفته برگاموت و گریپفروت فضایی دلپذیر را ایجاد کرد. موجی از تازگی و طراوت، حس شادابی را در او زنده کرد. به آرامی و با گذشت زمان، نتهای میانی به سطح آمدند. رایحهٔ تازه چمن تازه بریده شده، یادآور روزهای تابستانی و بیپایان در باغ بود. این حس، خاطراتی از بازیهای کودکی و خندههای بیپایان را زنده کرد.
با گذشت زمان بیشتری، نتهای پایهٔ چوبی نمایان شدند. این نتها با قدرت و عمیقتر، حسی از استواری و اعتماد به نفس به او بخشیدند. عطر کروم فیوراکی با این ترکیب بینظیر، رایحهای ماندگار و متفاوت را به افراد ارائه میداد، چیزی که مخصوصاً برای مردانی که به دنبال عطرهای خاص و متفاوت بودند، بسیار جذاب مینمود.
سعید با آرامش بطری را کنار گذاشت و لبخندی روی لبهایش نشست. گویا این انتخاب صحیحترین تصمیم برای او بود. عطر کروم فیوراکی توانست در این روز پاییزی، تجربهای جدید و ماندگار برای او خلق کند. عطری که با هر بار استفاده، او را به قلب خاطراتی شاد و روزهایی با نشاط میبرد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی