شبهای گرم تابستانی تهران، جایی که بوی عطرهای مختلف در هوا پخش میشود، همیشه حس خاصی از لطافت و شکوه را به همراه دارد. در یکی از این شبها، داستان ما اتفاق میافتد. مردی جوان به نام آرش به دنبال تجدید خاطرات دوران کودکی خود بود. جایی که بوی شیرین و خاصی همیشه با او همراه بود، بویی که از هیچ کجا به جز عطر سیگار سیلور اسنس رمی لتور نشات نمیگرفت.
عطر سیگار سیلور اسنس رمی لتور، با ترکیبی از رایحههای مرکباتی همچون لیمو، پوملو، و پرتقال آغاز میشود. این آغاز تازه، حس زنده بودن را به آرش منتقل میکند. او نمیتواند از لمس اولین بوی این عطر چشمپوشی کند و ناگهان به یاد اولین ساعتهای صبح یک روز تابستانی میافتد.
در میانه روز، وقتی هنر دست طبیعت رنگهای خیرهکننده به خود میگیرد، این عطر با نتهای تندتر و خاصتر خود همچون زنجبیل و جوز هندی به شکوفایی میرسد. آرش احساس میکرد که جایی میان جنگلی انبوه و دریای آرام حرکت میکند. از خاطرات دوران نوجوانیاش، هنگامی که برای اولین بار به دریا سفر کرده بود، لبریز میشود و این حس را مدیون این عطر میداند.
تا فرا رسیدن شب، وقتی رایحههای پایهای چون سدر اطلس و پچولی وارد میدان میشوند، عطر سیگار سیلور اسنس رمی لتور با مردانگی خود، حس آرامش و امنیت را به او القا میکند. این آب و هوا و ترکیب دلنشین رایحهها انگار برای یک واژه خلق شدهاند: جذابیت.
آرش از جعبه شیشهای عطر، به چهره خود در آینه نگاه میکند و احساس میکند که انرژی طبیعت به او منتقل شده است. حالا او آماده است تا با این بوی خاص و بهیادماندنی به قلب شبهای تهران قدم بگذارد و خاطرهای جدید بسازد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی