ناموجود
در یک غروب دلنشین تابستانی، وقتی که آخرین پرتوهای خورشید به آرامی روی آبهای نیلگون دریا پدیدار میشدند، ماریانا خود را آمادهای میکرد که به یک میهمانی خاص برود. او به آیینه نگاهی انداخت و با دقت عطر محبوبش، عطر کوکتل سداکشن بلو فور وومن آنتونیو باندراس، را روی مچ دستش اسپری کرد. لحظهای مکث کرد و به بوی مرکباتی که در فضا پیچید، گوشهای از خاطرات تابستانهای گذشته را به یاد آورد.
این عطر با نتهای ابتدایی پرتقال ماندارین، لیچی و فلفل صورتی آغاز میشود. ترکیبی که انرژی و تازگی را به ارمغان میآورد. ماریانا به یاد آورد وقتی که برای اولین بار این عطر را امتحان کرد چه احساسی داشت، انگار که در میان باغی از گلهای بهاری قدم میزد. قلب عطر با نتهای پئونی، یاس و گاردنیا به اوج میرسد. این ترکیب گلی حس زنانگی و شادابی را تقویت میکرد.
با گذشت زمان، نتهای پایانی عطر کوکتل سداکشن بلو فور وومن آنتونیو باندراس خود را نمایان کردند: چوب سدر، مشک، بنزوین و دانه تونکا. این نتها با گرما و عمق خاصی جای خود را در حافظه ماریانا ثبت میکردند. او همیشه احساس میکرد این عطر بخشی از شخصیت اوست، مانند لباسی که به تن میکند و او را بیش از پیش جذاب و با اعتماد به نفس نشان میدهد.
مهمانی در حیاطی بزرگ و پر از نورهای رنگارنگ برگزار شد. از هر گوشهای صدای خنده و شادی به گوش میرسید. افراد با عطرهای مختلف و لباسهای رنگارنگ در حال گفتگو و آشنایی بودند. اما ماریانا یک تمایز ویژه داشت؛ حضورش همواره با ردپایی از بوی خوش عطر کوکتل سداکشن بلو فور وومن احساس میشد. او به این فکر کرد که چگونه عطری میتواند چنین تاثیر عمیق و جذابی بر او و اطرافیانش بگذارد. شاید راز آن در هنرمندی عطرسازی باشد که بوییدنی بودن و تازگی را در هر قطره به مقیاس هنر تبدیل کرده بود.
در آن نگاهها و لحظات به یاد ماندنی، ماریانا میدانست که هرگز انتخاب دیگری برای عطرش نخواهد داشت. این محصول بخشی از هویتش بود، همانطور که خاطرات شیرین و ناپایدار تابستان.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی