در شهر کوچک ماجرایی آغاز شد، وقتی که نسیم ملایم پاییزی به همراه عطر کوکو مدمازل شنل در هوا پیچید. دخترکی به نام لیلا عاشق این رایحه بینظیر بود. هر صبح، پیش از آنکه به دانشگاه برود، چند قطره از این عطر شگفتانگیز را بر روی مچ دستش میزد. رایحهی مرکباتی و تازهی کوکو مدمازل شنل با او بود و احساس سرزندگی به او میبخشید.
این عطر، محصول سال ۲۰۰۱ از برند معتبر شنل، به وسیله ژاک پولژ طراحی شده بود. لیلا عاشق ترکیب بینظیر نتهای آغازین آن بود؛ بوی پرتقال و ترنج که در نهایت به شکوفههای پرتقال میرسید. در ساعات میانی روز، قلب عطری ترکیبشده با رز ترکی، یاسمن و یلانگ یلانگ، اطرافیانش را مسحور میکرد.
دوستانش همیشه به او میگفتند: لیلا، تو همیشه بوی گلهای بهشتی میدهی. این تلاقی از نتهای گرم و گلی، نقش مهمی در اعتماد به نفس لیلا داشت. برخی این عطر را بیش از حد فراگیر میدانستند، اما برای لیلا، همانند یک کوهستان آرام بود که هیچگاه دلش را نمیزد.
در انتهای روز، زمانی که رایحهی وانیل و مشک سفید به همراه نعناع هندی و لوبیای تونکا خودنمایی میکرد، لیلا روی بالکن مینشست و از غروب لذت میبرد. او معتقد بود که عطر کوکو مدمازل شنل همچون یک داستان عاشقانه است؛ داستانی شگفتانگیز از زندگی و شور و حرارت.
اگرچه برخی ممکن بود این عطر را بیش از حد تکراری بدانند، اما برای لیلا، هر بار تازگی خاصی داشت. عطر کوکو مدمازل شنل نه تنها امضای او، بلکه بخشی از هویتش شده بود. روزی لیلا تصمیم گرفت داستان عشق بزرگ خود با این عطر را بنویسد، چرا که باور داشت این عطر، رازهای زیادی برای گفتن دارد. چنین بود داستان ساده اما دلنشین لیلا و عطر کوکو مدمازل شنل.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی