ناموجود
در یک روز گرم تابستانی، رویا به دنبال یافتن عطری بود که بتواند حس شیرین و خنک آن روزها را به خوبی انتقال دهد. در تداخل بین قفسههای رنگارنگ فروشگاه عطر، به شیشهای طلایی با نامی جادویی برخورد کرد: عطر کوکو پرالین بی نود و شش. گویی این عطر، قصهای در شکوفههای پرتقال و کاکائو نهفته داشت.
وقتی درپوش را برمیداشت، اولین نسیمی که به مشامش میرسید، بوی دلنشین توت سیاه و بادام بود. این ترکیب، زنگاری از شادابی و تازگی را روی پوست او به جا میگذاشت. بوی ترش و شیرین ترنج و پرتقال ماندارین نیز این آکوردهای میوهای را تکامل میداد.
چشمهای رویا بسته شد و با هر نفس، ذهنش در باغی از پرالین و شکوفههای پرتقال شناور میشد. وسطی پر رمز و راز با ترکیبی از قهوه و کاکائو، حس آرامشی گرم و دلنشین به همراه داشت. در پس زمینه، گرمای وانیل و دانه تونکا مانند یک آغوش ملایم به انتظار مینشست.
با هر اسپری، عطر کوکو پرالین بی نود و شش، به پوست او حسی شیرین و دلپذیر میبخشید. این عطر، داستانی بود از عطرها و طعمهایی که دل را میربایید و خاطراتی از شادی و لذت خلق میکرد. برای رویا، این عطر نشانهای بود که میتوان هر روز را با لبخند آغاز کرد و به پایان رساند.
عطر کوکو پرالین بی نود و شش به زودی جزئی از هویت بویایی او شد، و هر روزه با خود قصهای جدید از شگفتیها به ارمغان میآورد. عطری که نه تنها بو، بلکه خاطرهای از لحظههای ناب زندگی را در قلب خودش جای میداد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب