در یک روز آفتابی که نور خورشید به آرامی بر روی شهر میتابید، مردی به نام سیاوش تصمیم گرفت که تغییری در روزمرگیهای خود ایجاد کند. او در خانهاش که پر از احساسات گرم و دلپذیر بود، به آینه نگریست. با دقت به ظاهری که برای این روز طراحی کرده بود، نگاهی انداخت. او میخواست متفاوت باشد، و این تفاوت را در انتخاب عطری که میخواست بزند، جستجو میکرد.
با انگیزهای تازه و اشتیاقی نو، به سراغ مجموعه عطرهای خود رفت. جایی که مجموعهای از عطرهای متنوع و خاص انتظارش را میکشید. قلبش به سرعت شروع به تپیدن کرد وقتی که چشمش به عطر کول لاوندر اوریفلیم افتاد. عطری که به خاطر رایحههای خنک و اغواکنندهاش، از میان بسیاری انتخاب شده بود.
سیاوش به آرامی در بطری را باز کرد و عطر کول لاوندر اوریفلیم را بر روی پوستش اسپری کرد. در همان لحظات ابتدایی، نتهای تازه و تند نعناع و فلفل سیاه او را غرق هیجان کرد. او با لبخندی بر لب، به این نتیجه رسید که این عطر، همانی است که دنبالش میگردد.
در لحظهای دیگر، رایحه آرامشبخش و دلنشین لوندر، فضایی از آرامش و اعتماد به نفس برای او ایجاد کرد. هر چه زمان بیشتری میگذشت، بوی دلپذیر نتهای چوبی و کهربا بیشتر به مشامش میرسید و تجربهای خاص و ویژه برایش به ارمغان میآورد.
سیاوش آماده بود تا روزش را با انرژی و شور و شوق آغاز کند. او آماده بود که این احساس بینظیر را با دنیا به اشتراک بگذارد. عطر کول لاوندر اوریفلیم مفهوم جدیدی از اعتماد به نفس و انرژی را در او بیدار کرده بود، و او مشتاق بود که این سفر بویایی تازه را با شادی آغاز کند. در آن روز، سیاوش میدانست که هر گامی که برمیدارد، با عطری خاص و بهیادماندنی همراه است.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب