Perfumer
Designer
Group
Gender
سال عرضه
ناموجود
در یک روز پاییزی و آفتابی، وقتی که نور خورشید با برگهای زرد و قرمز بازی میکرد، ماجراها و خاطرات جدیدی در خیابانهای شهر به جریان افتاده بود. نسیم خنکی که از سمت شمال میوزید، خاطرهای از گذشته را با خود آورد؛ رایحهای فراموشنشدنی و دلنشین.
داستان از زمانی شروع شد که علی و ناهید تصمیم گرفتند مکان جدیدی را برای ملاقاتهای هفتگیشان انتخاب کنند. جایی دور از شلوغیهای همیشگی. ناهید به محض ورود به کافه، توجهاش به عطری جلب شد که انگار با هر نفس به عمق جانش نفوذ میکرد. این عطر چیزی نبود جز عطر کارِج سنتوریون پرفیومز، نمادی از قدرت و جاذبه.
عطر کارِج سنتوریون پرفیومز با نوای گرم و ادویهای، ترکیبی بینظیر از زعفران و عنبر را به نمایش میگذارد. علی با تعجب پرسید: «این بوی شگفتانگیز از کجاست؟» ناهید با لبخندی پاسخ داد: «این همان چیزی است که به دنبال آن بودیم.»
در میانه دیدار، وقتی که صحبتها درباره ماجراجوییهای آیندهشان گرما گرفت، رایحهای از چوبهای هند و ادویههای خاص محیط را پر کرد. این عمق عطری بود که توسط عطار ماهر، بهویندر سینگ باده، خلق شده بود. ترکیبی از روغن سیپریول و ادویههای هندی که به این اکسیر، وجهی از زمین و خِرافه میداد.
اما اوج جذابیت این عطر، زمانی نمایان شد که نتهای پایه از مشک و گورجان بالسام، با فرمهای چرمی و حیوانی خود، فضای کافه را به دنیایی دیگر برد. این همان لحظهای بود که علی با خود فکر کرد: «چقدر این لحظه خاص است، درست مثل عطر کارِج سنتوریون پرفیومز که هیچگاه فراموش نخواهد شد.»
آن روز ناهید و علی با خاطرهای جدید کافه را ترک کردند؛ خاطرهای که با رایحه عطر کارِج سنتوریون پرفیومز جاودانه شد. شاید این عطر یادآوریای برای همه ما باشد که با شجاعت، هر روز داستانی جدید آغاز کنیم.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف