ناموجود
در یک روز پاییزی که برگهای زرد و نارنجی بر زمین میریختند، مرد جوانی به نام سام در خیابانهای پرجمعیت تهران قدم میزد. او به دنبال عطری بود که شخصیت او را به خوبی منعکس کند؛ عطری که نشاندهنده اطمینان، قدرت و ظرافت باشد. از ویترینهای مختلف عبور کرد تا اینکه فروشگاهی کوچک و شیک توجهاش را جلب کرد. به داخل وارد شد و با فروشندهای بدیع روبهرو شد.
فروشنده به او پیشنهاد داد که یکی از خاصترین عطرهای مجموعهاش را امتحان کند: عطر کوروازیه له ادیسیون امپریال کوروازیه کوگناک. سام از رایحهی مرموز و غنی آن شگفتزده شد. این عطر، با ترکیبی از نتهای آغازین گل مریم، گشنیز، هل و پرتقال ماندارین، در ابتدا حس آرامش و شادابی را به ارمغان میآورد.
زمانی که سام عطر را امتحان کرد، نتهای میانی سرو اطلس، چای دودی، گل لیلیوم و بنفشه او را به خیالی از جنگلهای دوردست و دشتهای آرام بردند. ولی این پایان ماجرا نبود. نتهای پایانی این عطر، شامل کهربا، چرم، خسخس و نیشکر بلسان، گرمایی خاص و لذتبخش به ارمغان میآورد که تا ساعتها باقی میماند.
سام با لبخند و رضایت از فروشگاه خارج شد. در حالی که عطر کوروازیه له ادیسیون امپریال کوروازیه کوگناک به لطافت در هوا پخش میشد، او احساس میکرد که با هر قدمی که برمیدارد، اعتماد به نفس و جاهطلبیاش زنده میشود. این عطر نه تنها یک انتخاب معمولی، بلکه انتخابی با داستانی از زمان ناپلئون، نشاندهنده افتخار و شوالیهگری بود.
سام فهمید که این عطر به او کمک میکند به تصویر مردی که میخواهد باشد نزدیکتر شود؛ مردی بلندپرواز و مصمم که نهتنها به موفقیت بلکه به تعامل با جهان به شیوهای نوستالژیک و معتبر احترام میگذارد. لحظهای به خود یادآور شد که این راز موفقیت و جادوی عطر کوروازیه له ادیسیون امپریال کوروازیه کوگناک بود – همواره همان چیزی که در جستجویش بود.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی