ناموجود
صبحی بهاری بود و خورشید به آرامی بر روی شهر پاریس تابید. لیزا، زنی با سلیقهای خاص و حس بویایی بینظیر، در جستجوی عطری بود که تازه و شاداب باشد؛ چیزی که او را به یاد پیچکهای تازه و نسیم خنک دریایی بیاندازد. وقتی وارد فروشگاه شد، نگاهش به ویترینی افتاد که عطر کریستال او دو توالت شانل در میان انواع عطرهای دیگر برق میزد.
با دقت، شیشهی زیبا و مینیمالیستی آن را برداشت و به آرامی اسپری کرد. رایحهی مرکباتی و تازهی لیمو سیسیلی و ترنج ابتدا مشامش را پر کرد. این تنها یک آغاز برای سفر بویایی او بود. با بستن چشمانش، لیزا خود را در باغی پر از گلهای سنبل، گل رز و پیچ امینالدوله تصور کرد. هر نت، داستانی از دل طبیعت را برایش حکایت میکرد.
عطر کریستال او دو توالت شانل به آرامی به قسمت میانی خود میرسید؛ جایی که رایحهی گلهای یاسمن و روزوود برزیلی اوج میگرفت. در حالی که قلب عطر گرم و گیرا بود، نتهای پایه با حضور خزهی بلوط و خسخس، حس زمین و چوبی بارانی را برایش به تصویر میکشید.
این شاهکار هنری توسط هنری روبرت در سال ۱۹۷۴ خلق شد. هر بار که لیزا این عطر خاص را بر پوست خود حس میکرد، حس لطیفی همچون لمس کریستال را تجربه میکرد؛ شفاف و بینقص. عطر کریستال او دو توالت شانل چگونه میتوانست اینگونه با سادگی و ظرافت همه را مجذوب خود کند؟
در پایان روز، وقتی که هوا تاریک شده بود و لیزا به خانه بازمیگشت، از عطر دلپذیر و تازهاش لذت میبرد. او اکنون عضوی از باشگاه بانوانی بود که به این عطر پر رمز و راز افتخار میکردند، عطری که همیشه در ذهنها باقی میماند.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی