ناموجود
در دل شبی سرد و مهآلود، زمانی که مهمانی باشکوهی در حال برگزاری بود، زنی به نام سارا وارد سالن شد. همه نگاهها به سمت او چرخید. نه تنها به خاطر لباس مخملیاش، بلکه بهخاطر عطر خاصی که در فضا پراکنده کرده بود. این عطر، عطر کریستوبال بالنسیاگا بود.
سارا به سوی یکی از دوستان قدیمیاش رفت و در حین گفتوگو، حضوری نافذ و بیتکرار ایجاد کرد. نتهای گرم و جذاب وانیل و چوب صندل با هر حرکتش در هوا پخش میشدند. این عطر از سال 1998 به یادها مانده و توسط Olivier Gillotin خلاقیت یافته است. وقتی در آن شب سرد و دلنشین، ردپای عطر و لمس لطیف گلهای گلپریشانی بهعلاوه رایحهای تند و شرقی میپیچید، همه را با جادوی کریستوبال درگیر کرد.
دوستانش با هیجان درباره حیرتآوری این عطر صحبت میکردند. یکی گفت که چگونه این عطر میتواند با عمق و شخصیت خاص خود، هر لحظه را به یادماندنی کند. دیگری از قدرت حضورش در هوای سرد و مراسمهای رسمی تعریف کرد. اما نادر بودن این عطر، دایرهای از حسرت نیز برایشان رقم زده بود. کریستوبال اکنون به یک گوهر نایاب تبدیل شده است.
سارا به خاطر میآورد که همیشه این عطر جادو را برای او به ارمغان آورده است. خاطراتی از شبهای خاطرهانگیز و طراوتبخش با عطری که هرگز از حافظه پاک نمیشود. شاید این عطر قدیمی به نظر برسد، اما همچنان با ظرافت و شکوه خود، در دل همه جای دارد. داستانهای زیادی پشت هر قطره از این عطر نهفته است؛ داستانهایی که با بوی فراگیری چوب و شیرینی وانیل دوباره در ذهن زنده میشوند.
عطر کریستوبال بالنسیاگا همچنان به عنوان رایحهای ویژه برای لحظات مهم و ماندگار، در خاطرات باقی مانده و ظرافت زنانه خود را بینظیر به نمایش میگذارد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی