ناموجود
در یک صبح بهاری، نسیمی ملایم در خیابانهای پاریس میوزید و عبور کنندگان را به حس و حالی متفاوت دعوت میکرد. در این میان، زن جوانی به نام لیلا با قدمهای آرامشبخش و لبخندی ملایم به ملاقات دوستانش میرفت. او عطر خاصی از خود ساطع میکرد که توجه همه را به خود جلب میکرد. عطری به نام عطر کریستال بایِس.
شروع قصه این عطر با نتهای میوهای و باطراوت است که از سیب و گریپ فروت آغاز میشود. رایحهای که در لحظه اول حس طراوت و انرژی را به جان مخاطب مینشاند. لیلا هر بار که آن را استفاده میکرد، احساس تازگی و شادابی را تجربه میکرد و انگار دنیای جدیدی پیش روی او باز میشد.
در مسیر عبورش به کافهای که همیشه با دوستانش در آنجا قرار میگذاشت، رایحه گلی و لطیف یاس، زنبق دره و رز به مشام میرسید. این ترکیب گلی همان چیزی بود که دل هر کسی را میبرد و در یاد همه، لیلا به عنوان زنی با سلیقهای بینظیر شناخته میشد. وقتی دوستانش به لیلا میرسیدند، همیشه از او درباره نام آن عطر سحرآمیز میپرسیدند و او با لذت پاسخ میداد: «عطر کریستال بایِس».
شب به آرامی فرامیرسید و لیلا به خانه باز میگشت، اما ردپای عطر دلنشین او همچنان در فضای اطرافش باقی میماند. با پایهی شیرین و گرم مشک، وانیل، عنبر، سدر و دانهی تونکا، این عطر یک حضور استثنایی و خاطرهانگیز از خود به جای میگذارد.
در سرزمین عطرها، عطر کریستال بایِس به قصهای جاودان تبدیل شده بود. قصهای از تازگی و شیک بودن، که هر روز زندگی لیلا را زیباتر میکرد و او را از میان جمعیت متمایز میکرد. این ماجراجویی عطری با هر بار استفاده تازه میشد و برگی دیگر به دفتر خاطرات لیلا میافزود.
سایر تلفظها: کریستال بایِس, کریستال بییس, کریستال بِیس, کریستال بایس, کریستال بیس, کریستِل بایِس, کریستِل بییس, کریستِل بِیس, کریستِل بایس, کریستِل بیس, کریسْتال بایِس, کریسْتال بییس, کریسْتال بِیس, کریسْتال بایس, کریسْتال بیس, کرایستال بایِس, کرایستال بییس, کرایستال بِیس, کرایستال بایس, کرایستال بیس
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی