ناموجود
در دل کوچههای گرم تابستان هاوانا، بویی شیرین و پرشور از میان گذرها پیچید. عطر کیوبن منگو اهلیا همان تجربهای بود که به دنبال آن میگشتم. آغازی با طراوت بهشتی از انبههای رسیده و لیموی تازه، لحظاتی از خنکی کوبا را به همراه میآورد. این در حالی است که برگهای مگنولیا همصحبتهای همیشگی شبنشینیهای خانگی بودند، به همراه تلخی دلنشین هل و شیرینی قند سیاه.
این عطر، حکایت مردمان کوبا و سرزمینشان را در خود دارد؛ کوبایی که گذشتهاش با عرق کوشاها و دستی کهورهای محکم بنا شد. رایحههای پایه، یعنی الوار گایاک و رزین المی که از جنگلهای سبز و پرتراکم کوبا بدست آمدهاند، با عمیقترین خاطرات من پیوند خوردند. در هر عبور از کنار مغازهها، بوی این عطر کیوبن منگو اهلیا یادآور داستانهایی از عشق، تلاش و سبک زندگی مردمان جزیره بود.
اما راز حقیقی این داستان در این بود که چگونه یک بوی ساده میتواند خاطرات را به زندگی بازگرداند. آیا تا به حال احساس کردهاید که رایحهای ناگهان شما را به گذشتهای دور و ناشناخته پرتاب کند؟ این همان جادویی است که آلخاندرو پنسا، عطار برجسته، با خلق این عطر کیوبن منگو اهلیا به دست آورده است. هر بار که بوی این عطر را میشوم، همان حس آشنایی و در عین حال تازه را تجربه میکنم. این عطر فراتر از یک رایحه است؛ پلی میان گذشته، حال و آینده، که با هر افشان، سرزمینی پرصلابت به نام کوبا را زنده نگه میدارد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب