ناموجود
در یک روز بهاری، با چشماندازی از شهر پراگ، راهی گالری هنری شدم. هوای ملایمی که بوی تازگی گلهای بهاری را با خود میآورد، همیشه مرا مجذوب میکرد. در این میان، بوی یک عطر خاص توجهام را جلب کرد. عطری که با گذر از خیابانهای شلوغ، نتوانستم از آن چشمپوشی کنم: عطر کور دورانژه میلر هریس.
این عطر شگفتانگیز، همانند یک راز کوچک در دل یک بطری شیشهای بود. نتهای اولیه آن شامل پرتقال تلخ پاراگوئهای و نرولی بود که به سرعت در فضا پخش شد. هر دمیدن بوی آن، مرا به یاد باغهای پرتقال زیر آفتاب میانداخت. با گذشت زمان، به نتهای میانی آن، گل یاسمن مصری و زنبق رنگپریده همخوانی میکرد. حسی ویژه و بسیار دلنشین که به مشام میرسید.
اما بخش جادویی عطر کور دورانژه میلر هریس در نتهای پایه آن پدیدار شد. بوی چوب توس و خزه بلوط، به همراه بوی گرم و دلپذیر نعناع هندی و گل سنگ، حس خوبی بر جای میگذاشت. این ترکیب منحصربهفرد، ذوق هنری خلق آن را به نمایش میگذارد. به نظر میرسید هرکس که این عطر را به تن داشت، داستانی جذاب و مرموز با خود حمل میکرد.
برند میلر هریس با این عطر نه تنها حس زیباشناختی بینظیری را القا میکرد، بلکه به خوبی توانسته بود پُل بین دستههای مختلفی از احساسات را بسازد. با هر بویی که از آن میگرفتید، سفری متفاوت را تجربه میکردید. این عطر مردانه و زنانه به اندازه کافی واضح و قوی بود که در هریک از فصول سال بتوان از آن لذت برد.
این مکمل بینظیر از گروه چرمی، مانند یک ملودی آرام در گوش، مرا محو زیباییهای طبیعی خودش کرد. ادامه راه مرا به جهان رنگارنگ عطرها کشاند و هر لحظه با بازشنیدن بوی عطر کور دورانژه میلر هریس، سفری تازه را آغاز میکردم.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب