شب از راه رسیده بود و نسیمی خنک از باغچهی پر از گلهای رز به داخل خانه جریان داشت. نرگس با شور و هیجان از جعبهی کوچک مرموزی که روی میز قرار داشت، پرده برداشت. آن چیزی جز عطر دامَسک آرموند جین نبود؛ عطر اسرارآمیزی که نامش به تازگی بر سر زبانها افتاده بود.
او با دستانی لرزان لبههای جعبه را باز کرد و بطری زیبا و شفاف آن را بیرون آورد. اولین قطرهها روی پوستش نشستند و انعکاس نوری مسحورکننده ایجاد کردند. بویی شیرین و اغواکننده از انگور سیاه و لیموی ایتالیایی بینیاش را نوازش کرد. لحظهای خودش را در باغی از گلابیهای رسیده و آبدار تصور کرد.
چشمهای نرگس بسته شد و به دنیای دیگری قدم گذاشت. جایی که گلهای رز و یاس با هیاهوی فلفل صورتی در هم آمیخته بودند. قلب او با هر ضربان، شکوفایی عطری را حس میکرد که با موسیقی ملایم و آرامبخش پسزمینه هماهنگ بود. عطر دامَسک آرموند جین چیزی خارج از این دنیا بود ـ رایحهی بیمانند و ماندگاری که در خاطرها به جا میماند.
پایههای عطر، او را به ساحلهای آرام میبردند. بوی مشک و کهربای معدنی که با وزش نسیم بازیگوشی میکردند، او را در حالی قرار میداد که همهی خستگیهای روزانهاش را فراموش کند. زمین به نظرش دیگر همان زمین آشنا نبود؛ بلکه سرزمینی از جنس رایحه و خاطره.
ساعتها گذشت و نرگس متوجه نشد که چقدر زمان از دست رفته است. تنها آنچه باقی مانده بود، حس دلپذیری بود از تلفیق هماهنگ روایح. نگاه او به ساعتاش افتاد و در حالی که لبخند به لب داشت، به خود گفت: عطر دامَسک آرموند جین یک سفر بود؛ سفری که تا نیمهشبِ رویاها ادامه داشت.
سایر تلفظها: دامَسک آرموند جین, دامَسک اورموند جین, دامَسک ارو موند جین, دامَسک اورماند جین, دامَسک ارو مانده جین, دَمَسک آرموند جین, دَمَسک اورموند جین, دَمَسک ارو موند جین, دَمَسک اورماند جین, دَمَسک ارو مانده جین, دَماسک آرموند جین, دَماسک اورموند جین, دَماسک ارو موند جین, دَماسک اورماند جین, دَماسک ارو مانده جین, دامِسک آرموند جین, دامِسک اورموند جین, دامِسک ارو موند جین, دامِسک اورماند جین, دامِسک ارو مانده جین, داماسک آرموند جین, داماسک اورموند جین, داماسک ارو موند جین, داماسک اورماند جین, داماسک ارو مانده جین
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی