در دل شبی آرام و چشمنواز، وقتی که ستارهها مانند جواهرات آسمانی میدرخشیدند، مریم در حال آماده شدن برای مهمانی بود. او با دقت لباسش را انتخاب کرد و زمانی که به میز آرایش خود نزدیک شد، عطر دزیراد اوبوسون را برداشت. این عطر برای او نهتنها یک رایحه، بلکه دریچهای به دنیایی پر از خاطرهها و احساسات بود.
عطر دزیراد اوبوسون با اکوردهای میوهای و شیرین خود، او را به باغی پر از میوههای تازه و گلهای دلنشین میبرد. نوتهای ابتدایی این عطر با عطر و بوی یلانگ یلانگ ماداگاسکار و آناناس، حس تازگی و شور و هیجان را در او بیدار میکرد. هر بار که این عطر را بو میکرد، یاد آور روزهایی میشد که بیپروا و شاد در باغ میدوید.
با گذر زمان، قلب عطر باز میشود و او را با ترکیبی از یاس چینی، مریم و شکوفه پرتقال احاطه میکند. رایحه گلهای سفید و بنفش او را به روزهای روشن بهار و صبحهای دلانگیزی که با ترنم پرندگان آغاز میشد، میبرد. این لحظههای زیبا اوج گرمای عشق و زندگی را به یادش میآورد.
در پایان روز، وقتی که نوتهای پایه با چوب صندل و وانیل او را در آغوش میگیرند، حس آرامش و رضایت عمیقی پیدا میکند. ترکیب این رایحهها با نرمی مشک و شیرینی آلوی خندان، به او یادآوری میکند که هر لحظه زندگی میتواند به همان اندازه زیبا و دلنشین باشد.
برای مریم، عطر دزیراد اوبوسون نهتنها یک همراه بینظیر برای شبهای خاص، بلکه بازتابی از جریان زیبا و ارزشمند زندگی در حافظهاش است. او با هر بویی که از این عطر میآید، میداند که در داستانهای زندگیاش، همواره یک فصل پایدار از زیبایی و احساسات ناب وجود دارد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب