در یک روز گرم تابستانی، نرگس با حالتی خسته از کار روزانه به خانه بازگشت. به آرامی به سمت اتاق خود رفت و از کیفش بطری عطر دو دراپس اصغرعلی را بیرون آورد. تکهای از جهان که به او حس آرامش میداد. این عطر، همچون نسیمی خنک و دلپذیر، نرگس را در بر گرفت و او را به باغی پر از شکوفههای زیبا و میوههای تازه برد.
نتهای ابتدایی این عطر، با ترکیبی دلنشین از گریپفروت، جوانههای انگور سیاه، تمشک و توتفرنگی بزرگ، نرگس را به یاد تعطیلاتی در میان باغهای میوه و طبیعتی بکر میاندازند. حضور این نتهای میوهای همراه با خنکی خاصی از حس تازه و پرطراوتی برخوردار است.
نرگس دستانش را بالا برد و رایحهی میانی عطر، همانند دستهگلی از یاس، گل برف، گل صدتومانی و بنفشه در آغوشش پیچید. این ترکیب گلدار سفید، حس پاکی و لطافت سفیدبرفی را به او منتقل کرد. نرگس احساس میکرد در میان گلهای باغچه قدم میزند و از بوی دلانگیز آنها مدهوش میشود.
پایان داستان در نتهای پایانی پنهان شده است؛ جایی که مشک، چوب صندل و رزینها نقش مهمی را بازی میکنند. این نتها حس گرمی و آرامش را برای نرگس به ارمغان میآورند و روزش را با یادآوری حس لطیفی که او را در بر گرفته به اتمام میرسانند.
عطر دو دراپس اصغرعلی، با حفظ توازنی بین شیرینی و تازگی میوهها، لطافت گلها و گرمای چوبها، خاطرهای بهیادماندنی در ذهن نرگس خلق کرد. این اثر شگفتانگیز، تنها لحظهای از زندگی نرگس نبود؛ بلکه داستانی از زیبایی و لطافت بود که به زندگیاش جان بخشید و او را به دنیایی دیگر برد. عطری که به او القا کرد که زندگی، همچون این عطر، میتواند پر از لحظات خوشایند و بهیادماندنی باشد.
سایر تلفظها: دو دراپس اصغرعلی, دو دراپس اسغرالی, دو دراپس اصغُرالِی, دو دراپس اَصغَرالی, دوو دراپس اصغرعلی, دوو دراپس اسغرالی, دوو دراپس اصغُرالِی, دوو دراپس اَصغَرالی, دیو دراپس اصغرعلی, دیو دراپس اسغرالی, دیو دراپس اصغُرالِی, دیو دراپس اَصغَرالی, دُ دراپس اصغرعلی, دُ دراپس اسغرالی, دُ دراپس اصغُرالِی, دُ دراپس اَصغَرالی, دوء دراپس اصغرعلی, دوء دراپس اسغرالی, دوء دراپس اصغُرالِی, دوء دراپس اَصغَرالی