ناموجود
شب تابستانی بود و مهتاب آرامشبخش، بر خیابانهای خلوت شهر میتابید. سارا با هیجان به قرار ملاقاتی که مدتها منتظرش بود، نزدیک میشد. به محض رسیدن به مقصد، چیزی او را متوقف کرد؛ رایحهای دلنشین، متفاوت و جادویی. او بیاختیار به دنبال منبع عطر میگشت و ناگهان آن را یافت؛ عطر درتی گاردنیا هِرِتیک پرفیوم.
این عطر را یک جادوگر به نام داگلاس لیتل برای هِرِتیک پرفیوم خلق کرده بود. ترکیب گلی عطر درتی گاردنیا، هر زن و مردی را مسحور میکرد، چراکه برای هر دو جنس طراحی شده بود. نتهای آغازینِ گل شمعدانی، فلفل سبز و تیمور، حس تازگی و نشاط را به ارمغان میآوردند. این ترکیب با ورود به قلب عطر، به گل تیاره، یلانگ-یلانگ و پیچ امینالدوله میرسید، که حس ریشهداری و صمیمی را منتقل میکردند.
سارا با هر نفس، نتهای پایه عطر را احساس میکرد؛ جایی که وتیور و خزه بلوط وارد میشدند و رایحهای چوبی و ماندگار ایجاد میکردند. این عطر گویی برای شبهای خاصی چون این شب طراحی شده بود. او احساس کرد که این عطر داستانی پنهان دارد، کما اینکه رایحههای گلی سفید و زرد، و نیز نتهای آروماتیک و تندش، هر لحظه داستانی جدید را بازگو میکردند.
سارا که از این عطر به وجد آمده بود، به شیشه عطر درتی گاردنیا هِرِتیک پرفیوم نزدیکتر شد. هر بار که آن را استشمام میکرد، احساس میکرد در باغی سحرآمیز قدم میزند، جایی که هر گل و گیاه با او سخن میگوید. او مطمئن بود که این عطر تنها رایحهای نیست که فضا را پر میکند، بلکه جادویی است که هر کسی را مسحور خود میکند.
شب همچنان ادامه داشت و سارا با عطر درتی گاردنیا هِرِتیک پرفیوم، داستان خود را ادامه میداد. رایحهای بیپایان که بخشی از خاطرات ماندگارش در آن شب شده بود.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی