ناموجود
در یک شب بهاری، هنگامی که نسیم ملایمی از لابلای شکوفههای تازه درختان میگذشت، مهسا تصمیم گرفت عطر جدیدش را امتحان کند. عطر دیوا رژ ژکیتی را با دقت از جعبهاش بیرون آورد و کمی از آن را روی مچ دستش اسپری کرد. بوی خوش اولیه با همنشینی پرتقال برزیلی و ترنج آمیخته شده بود. این رایحه همچون قدم زدن در باغ سرسبزی پس از باران بهاری بود.
با مرور زمان، نتهای میانی به تدریج خود را نشان دادند و فضای اتاق پر از عطر دل انگیز رز و یاس شد. هر نفسی که میکشید، او را به دنیایی پر از گلهای رنگارنگ و بوی خنک و خوشایندشان میبرد. این بخش از عطر دیوا رژ ژکیتی توانسته بود احساس زنانگی و طراوت را با هم ترکیب کند.
لحظهای چشمانش را بست و به زمانهایی فکر کرد که این عطر را استفاده میکرد؛ جلسات مهم کاری، ملاقاتهای دوستانه و یا حتی دورهمیهای خانوادگی. بوی پایه که شامل نعناع هندی، چوب صندل و کهربا بود، به او حس اعتماد به نفس و آرامش میداد. درست مانند یک ملودی آرامشبخش که در پسزمینهی روزهای شلوغ زندگی به گوش میرسد.
جذابیت دیگری که این عطر به ارمغان میآورد، ترکیب گرمای کهربا با لطافت وانیل بود. این ترکیب چنان دلپذیر و خوشایند بود که هرکس وارد اتاق میشد، از او میپرسید که چه عطری زده است!
مهسا بار دیگر به مچ دستش نگاه کرد و لبخندی بر لبانش نشست. عطر دیوا رژ ژکیتی نه تنها عطری خوشایند بود بلکه داستانی از محبت، جذابیت و لطافت را بازگو میکرد. این تجربهای بود که هرگز فراموش نمیشد؛ تجربهای که در کنار حس طراوت و خلوص بهاری، او را به دنیای رؤیایی و لوکس خود میبرد.
سایر تلفظها: دیوا رژ ژکیتی, دیوا رژ جکیتی, دیوا رژ ژیکیتی, دیوا رژ جیکیتی, دیوا رژ زکیتی, دیوا رژ زیکیتی, دیوا روژ ژکیتی, دیوا روژ جکیتی, دیوا روژ ژیکیتی, دیوا روژ جیکیتی, دیوا روژ زکیتی, دیوا روژ زیکیتی, دیوآ رژ ژکیتی, دیوآ رژ جکیتی, دیوآ رژ ژیکیتی, دیوآ رژ جیکیتی, دیوآ رژ زکیتی, دیوآ رژ زیکیتی, دیوآ روژ ژکیتی, دیوآ روژ جکیتی, دیوآ روژ ژیکیتی, دیوآ روژ جیکیتی, دیوآ روژ زکیتی, دیوآ روژ زیکیتی, دیوا روژ ژکیتی, دیوا روژ جکیتی, دیوا روژ ژیکیتی, دیوا روژ جیکیتی, دیوا روژ زکیتی, دیوا روژ زیکیتی
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی