داستان ما در قلب یک شب سرد پاییزی آغاز میشود. مردی به نام آرمان در حالی که در آستانهی سفری مهم قرار داشت، به الهام از لحظات خاص زندگیاش، تصمیم میگیرد تا عطر جدیدی را انتخاب کند. او به فروشگاه عطر محبوبش میرود و در جستجوی عطری است که بتواند به خاطرات شیرین و لحظات خاصی پیوند بخورد.
انتخاب او بر روی عطر دین ای فور من بیژن میافتد. عطری که با نتهای آغازین اسطوخودوس، پرتقال ماندارین، ترنج، زیره و لیمو، تازه و زنده است. سپس در عمق و قلب خود، گلی و فلفلی با نتهای یاس، زنجبیل و فلفل، ترکیبی هیجانانگیز و اغواگر را نمایان میکند. این عطر در نهایت با پایهای از عنبر، چرم و چوب صندل، با یک طبیعت خاکی و گرم، حسی از عمق و اصالت را به همراه دارد.
آرمان دین ای فور من بیژن را روی مچ دستش اسپری میکند. لحظهای چشمانش را میبندد و عطر او را به دوردستها میبرد. انگار در جنگلی مرطوب و پر درخت ایستاده است، جایی که عطر چوب و زمین مرطوب او را در بر گرفته است. این عطر با گروه بویایی شرقی خود، ذهن آرمان را به ماجراجوییهای بیپایان و سفرهای غیرمنتظره هدایت میکند.
آرمان با لبخندی روی لبانش و اعتماد به نفس بیشتر به خانه بازمیگردد. او میداند که عطر جدیدش نه تنها او را از دیگران متمایز میکند بلکه او را به فردی با اصالت و شخصیت قوی تبدیل میکند. عطر دین ای فور من بیژن، با ترکیبهای خاص و بینظیرش، به یکی از بخشهای جداییناپذیر شخصیت او تبدیل میشود.
این انتخاب برای آرمان نقطهی آغاز ماجراهای جدیدی بود. عطر دین ای فور من بیژن، همیشه همراه او بود، چه در لحظات ساده روزمره و چه در یادگاریهایی که از تجربههای ویژهاش جمع میکرد. هر بار که آن عطر را به خود میزد، خاطراتی زیبا و خاطرهانگیز را زنده میکرد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی