شب بود و آسمان پر ستاره، وقتی برای اولین بار عطر دورافیلیا میگوئل ماتوس را بر روی میز توالت گذاشتم. احساس کنجکاوی در قلبم بود. این عطر با داستانهای مرموز و رمزآلود خود شهره بود. هیجانزده بطری را باز کردم و اسپریای بر روی مچ دستم زدم.
هوای اتاق با رایحهی خوشایندی پر شد. در نتهای ابتدایی، آکوردهای آلدهید و یاس بنفش حس طراوت و شادابی را به ارمغان آوردند، در حالی که ترنج به آنها عمق بخشید. با گذر زمان، قلب عطر همچون سفر به دنیای چرمهای کلاسیک بود. بوی دلنشین چرم، زنبق و گلی همچون نرگس و میموزا فضایی رؤیایی ایجاد کرد.
دورافیلیا میگوئل ماتوس همچون سفری به گذشتههای دور است، زمانی که عطرهای چرمی با شکوه خاص خود در مراسمهای اشرافی استفاده میشدند. تضاد حضور نتهای گلدار، همچون رز و یلانگ یلانگ، با چرم گرم و دلپذیر است، حسی از قدرت و لطافت را به ارمغان میآورد.
بله، این رایحه وصفناپذیر بود؛ بهخصوص وقتی پایههای چرمی روسی و معطر خزه و نوتهای حیوانی نظیر سیتویت و کاستوریوم به صحنه آمدند. پَچولی و عنبر نیز در این بین حضوری دلچسب داشتند.
وقتی شب به پایان رسید و عطر دورافیلیا میگوئل ماتوس بر روی لباسم نشست، احساس کردم که این بو همچون یک کمربند جادویی، مرا به دنیایی فراتر از زمان برد. دورافیلیا نه فقط یک عطر، بلکه یک تجربهی لذتبخش و نوستالژیک بود. تجربهای که هر بار تکرار شود، باز هم به همان اندازه جذاب و سورئال خواهد بود.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی