ناموجود
در یک صبح خنک فصل پاییز، محمد تصمیم گرفت روز خود را با یک تجربه جدید آغاز کند. او عاشق روایح متنوع و خاص بود و همیشه به دنبال عطری میگشت که نه تنها خودش از آن لذت ببرد، بلکه اطرافیانش نیز محو عطر دلانگیز آن شوند. امروز نوبت به عطر دریوِن الفرد دانهیل رسیده بود.
اولین بار که جعبه عطری با نام دریوِن و برند الفرد دانهیل را دید، تحت تاثیر طراحی شیک و مینیمالیستی آن قرار گرفت. محمد بلافاصله شیشه را از جعبه خارج کرد و اولین قطره از عطر را روی پوستش اسپری کرد. در همان لحظه، موجی از شادابی با نتهای اولیه سیب قرمز، لیمو، آلو و برگاموت او را در بر گرفت.
با گذشت زمان، گرمای دلپذیری از نتهای میانی دارچین، هل، یاس و رز به مشامش رسید و احساس آرامشی خاص را به ارمغان آورد. محمد به این فکر فرو رفته بود که عطر دریوِن الفرد دانهیل چه جادویی از جنسهای چوبی و گلبو را در خود دارد که این گونه احساسات را در وی برمیانگیزد.
اندکی بعد، نتهای پایه همچون وانیل، آمیرس، عنبر، مشک و چوب سدر، روی پوستش نقش بستند و حسی از استحکام و مردانگی به او بخشیدند. این ترکیب شگفتانگیز نه تنها بویی گرم و تند داشت، بلکه با رایحههای میوهای و چوبی هماهنگی چشمنوازی پیدا میکرد.
محمد به قدری تحت تاثیر این عطر قرار گرفته بود که تصمیم داشت آن را به عنوان عطر روزمرهاش انتخاب کند. هر بار که به خود اسپری میکرد، حس میکرد که در میان جنگلی از عطر گل و چوب قرار دارد. عطر دریوِن الفرد دانهیل از آن پس برای محمد نمادی از شخصیت متعادل و پیچیدهاش شد، ترکیبی از نشاط و عمق، درست مثل سفری به قلب طبیعت.
این تجربه نشان داد که یک عطر میتواند فراتر از یک رایحه باشد؛ میتواند تداعیگر خاطرهای باشد که همیشه در ذهن میماند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب