شبهای پاریس همیشه داستانی برای گفتن دارند. در یکی از این شبها، امیلیو در یکی از کوچههای باریک و قدیمی شهر قدم میزد که ناگهان عطری خاص به مشام او رسید. عطر دوک د وِروِنز لِکسترِم هوبیگان با اغواگری خاص خود در هوا پیچیده بود. این عطر، همچون ناقوسی دعوتکننده برای خاطراتی دور به نظر میرسید.
امیلیو به دنبال منبع این عطر گام برداشت. در حالی که رایحه ترنج، لیمو و بهار نارنج را احساس میکرد، حس کرد که وارد دنیایی جدید شده است. هر قدمی که برمیداشت، او را به جایی میبرد که خاطرات جوانیاش را مجدداً تجربه میکرد. گذرگاههای باریک و سنگفرشهای کهنه، دیگر نه فقط راهی به مکانهای دیگر، بلکه سفری به دل و جان او تبدیل شده بودند.
امیلیو وقتی به مقصد رسید، بوی اسطوخودوس با نتهای تند او را در برگرفت. او ایستاد و به یاد آورد که چرا این عطر با او چنین میکند. خاطرهای قدیمی از دورانی که در کنار پدرش با این عطر آشنا شد. ترکیبات خزه بلوط و کهربا نیز او را به یاد روزهایی میانداختند که طبیعت و آرامش با هم ترکیب میشدند.
عطر دوک د وِروِنز لِکسترِم هوبیگان نه تنها حس مردانگی و قدرت را به او میداد بلکه به او یادآوری میکرد که هر چیزی زیبا و گذرا، ارزش نگهداری و یادآوری دارد. شاید به همین دلیل بود که حتی سالها بعد از معرفیاش در 1991، این عطر همچنان در قلب علاقهمندانش جا دارد.
با بازگشت به دنیای واقعی، امیلیو فهمید که این عطر نه تنها یک جزء از کالاهای لوکس است، بلکه تجربهای است که با هر دم، داستانی جدید به خود میافزاید. عطر دوک د وِروِنز لِکسترِم هوبیگان همچنان در خاطر او باقی خواهد ماند، همانطور که در شبهای پاریس ماندگار است.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی