ناموجود
آسمان نیمهابری لندن، بوی تازهای به خود گرفته بود. جک، جوانی که عاشق عطرها بود، به عطر دان هیل فرش آلفرد دانهیل فکر میکرد. این عطر همیشه برایش یادآور روزهای بهاری و نسیمی ملایم بود که از باغچههای پر از ریحان و نعناع میوزید. او این عطر را برای یک ملاقات مهم انتخاب کرده بود.
از لحظهای که بوی سبز و تازه عطر با نتهای لیمویی و گلهای بنفشه به مشامش رسید، حس کرد در باغی وسیع قدم میزند. دان هیل فرش آلفرد دانهیل، با ترکیب متفاوتی از نتهای سبز و نعناع، احساس شادابی و انرژی را به او هدیه میکرد. جک با اینکه هیچوقت در رویدادهای بزرگ شرکت نکرده بود، اما اینبار با اعتماد به نفس بالا وارد شد.
به محض ورود، دوستانش از عطر منحصر به فردی که زده بود تعریف کردند. نتهای میانی عطر با رایحهای ملایم از گلهای زنبق و میموزا، حس آرامش را به او القا میکرد. این ترکیب بینظیر توانست توجه همه را جلب کند و بار دیگر جک را در مرکز توجه قرار دهد.
آنچه دان هیل فرش آلفرد دانهیل را منحصر به فرد میکند، پایههای چوبی و خاکی آن است که با ویتور و سدر به اوج خود میرسد. این نتها در پایان روز، همچنان بر روی پوست او باقی مانده بودند و حس عمیقی از اعتماد به نفس و مردانگی به او میدادند.
جک به خوبی میدانست که انتخاب یک عطر مناسب میتواند تاثیر بسزایی در نگاه اول داشته باشد و تجربهاش با دان هیل فرش آلفرد دانهیل نیز این باور را تقویت کرد. او با خود فکر کرد که این عطر همیشه همراه همیشگیاش در لحظههای خاص زندگی خواهد بود. و در نهایت با لبخندی رضایتبخش، به خانه برگشت، مطمئن از اینکه انتخابش بهترین بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب