ناموجود
خورشید غروب کرده بود و شهر در هالهای از تاریکی و چراغهای روشن غرق شده بود. محمد از مغازه عطر فروشی دوستش خارج شد و با حس تازگی در خیابان قدم میزد. نسیمی ملایم میوزید و رایحه دلنشینی از عطر اکلکتیک پور هوم اف ال پارفوم در هوا پخش میشد. این عطر، با ترکیبی از نتهای تازه و ادویهای، همان عطری بود که محمد به دنبال آن میگشت.
عطر اکلکتیک پور هوم اف ال پارفوم، ترکیبی از جسارت و ظرافت مردانه بود که دل هر مردی را میبرد. وقتی محمد این عطر را بر روی پوستش امتحان کرد، احساس کرد به دنیای دیگری سفر کرده است؛ دنیایی که در آن ترکیب فلفل سیاه و لیمو، به همراه گل یلانگ یلانگ او را مدهوش کرده بود.
او همیشه به دنبال عطری بود که به شخصیت پیچیدهاش بخورد و اکنون حس میکرد که این عطر همه چیزهایی که میخواست را دارد. محمد میدانست بوی چوبی و تند این عطر، همراه با رایحههای گل و ادویههای گرم، شخصیتی خاص به او میبخشد.
کارشناسان میگویند عطرها میتوانند داستانهای ناگفتهای را بازگو کنند. اکلکتیک پور هوم اف ال پارفوم نیز همچون داستانی بود پر از تضادهای جالب توجه؛ گاهی شاداب و تازه، گاهی گرم و رازآلود. درست مانند محمد که شخصیتی چند وجهی داشت.
وقتی به خانه رسید، دقیقاً میدانست که این عطر را برای مناسبتهای خاص نگه خواهد داشت. اکلکتیک پور هوم اف ال پارفوم، با طراحی فاخرش، به کلکسیون محمد جلوهای افزود که نمیتوانست آن را نادیده بگیرد. احساس کرد این عطر همان پیمانی است که او را همواره به خود یادآوری میکرد: عطر مردانهای که با هر بار استفاده، داستانی جدید را حکایت میکند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب