ناموجود
در یک دورهمی دوستانه، لیلا کنار میز پر از گلهای تازه ایستاده بود. او عطر اِلِنیا وایت لادونه را روی مچ دستش اسپری کرد. نگاهی به دوستانش انداخت که مشغول گفتگو بودند و به آرامی لبخند زد. این عطر به محض اسپری شدن، رایحهای از یاس سامباک و زنبق در کنار ترنج و گل مریم را آزاد کرد. احساسی از طراوت و تازگی در فضای اتاق پیچید.
دوستانش به تدریج بوی عطر را احساس کردند و نگاههای کنجکاوانه خود را به لیلا دوختند. او هیچ چیز نمیگفت، اما نگاهش همه چیز را بیان میکرد. رایحه میانی با برگهای بنفشه و شکوفههای هلو به صحنه آمد. بویی که نماد جوانی و تازگی بود.
یکی از دوستانش، نرگس، نزدیکتر آمد و با کنجکاوی پرسید: این چه عطریه که همه توجهات رو جلب کرده؟ لیلا با لحن آرام گفت: عطر اِلِنیا وایت لادونه. خاص و متفاوت.
قلب عطر با بنژوئین سیامی و پاچولی همراه شده بود. نت هایی که گرما و شهوت را به تجربه افزوده بودند. دوستانش نمیتوانستند از جذابیت و پیچیدگی این عطر عبور کنند. بحث پیرامون جزئیات این عطر ادامه یافت و هرکدام از دوستان سعی داشتند بویایی خاص آن را توصیف کنند.
پایه عطر با رایحه مشک و چوب صندل به پایان رسید. لایهای از رز و پیچ امینالدوله هم به آن اضافه شده بود، که شکوه و اصالت را به تصویر میکشید. لیلا با افتخار میدید که عطر اِلِنیا وایت لادونه نوعی حس شادی و رضایت را به دوستانش منتقل کرده است. در پایان شب، همگی بدان نتیجه رسیدند که این عطر چیزی جز نمایی از سادگی و در عین حال پیچیدگی زندگی نیست.
سایر تلفظها: اِلِنیا وایت لادونه, اِلِنیا وایت لادونی, اِلِنیا وایت لادونهئی, اِلِنیا وایت لادنئ, الِنیا وایت لادونه, الِنیا وایت لادونی, الِنیا وایت لادونهئی, الِنیا وایت لادنئ, اِلنیا وایت لادونه, اِلنیا وایت لادونی, اِلنیا وایت لادونهئی, اِلنیا وایت لادنئ, اِلینیا وایت لادونه, اِلینیا وایت لادونی, اِلینیا وایت لادونهئی, اِلینیا وایت لادنئ, الینیا وایت لادونه, الینیا وایت لادونی, الینیا وایت لادونهئی, الینیا وایت لادنئ, اِلیلیا وایت لادونه, اِلیلیا وایت لادونی, اِلیلیا وایت لادونهئی, اِلیلیا وایت لادنئ, الِنیا وایت لادونه, الِنیا وایت لادونی, الِنیا وایت لادونهئی, الِنیا وایت لادنئ
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی