نسیم بهاری با اولین شعاعهای طلایی خورشید بر همهجا سایه افکنده بود. نسترن، با لطافتی که خاص او بود، پشت میز آرایش خود نشست و به شیشهی عطر امپرنت کورژ خیره شد. این همان عطری بود که هروقت استفاده میکرد، میتوانست خود را در میان باغی از گلهای بیهمتا تصور کند. امپرنت کورژ، با گروه بویایی گُلی-چایپر، او را به دهه ۷۰ میبرد، به زمانی که روبر گانون با دقت فراوان آن را خلق کرده بود.
با اولین فشار اسپری، نتهای آغازین این عطر دلنشین وارد بازی میشوند. رایحهی ترنج و هلو، با همراهی سبکی از گشنیز و آرتمیسیا، فضایی پر از انرژی ایجاد میکنند. نسترن چشمان خود را بست و احساس کرد که در میان باغی پر از شکوفههای بهاری ایستاده است. هر بار که عطری تازه از شیشه بیرون میپاشید، نسترن حس کرد که در حال تجربه جدیدی از زندگی است.
اما جذابیت واقعی امپرنت کورژ در نتهای میانی آن نهفته بود؛ جایی که گلهای زنبق، یاس و رز با ملون شیرین دستی در دست دارند و رقصی جذاب را برای او به نمایش میگذارند. این رایحهها، هر کدام با داستانی از عشق و زیبایی، نسترن را به دنیای خاطرهها میبردند.
در نهایت، نتهای پایه این عطر با ترکیبی از چوب صندل، پچولی و کهربا به آرامش میرسیدند. این رایحه چوبی و زمینای، حس گرما و آرامش را به قلب نسترن مینشاند. اما شاید چیزی که این عطر را از دیگران متمایز میکرد، حضور سحرانگیز کاستوریوم بود که به آن حسی منحصر به فرد و استثنایی میبخشید.
نسترن در حالی که لباس پشمی مورد علاقهاش را میپوشید، بار دیگر به شیشه نگاه کرد و لبخندی از رضایت زد. هرچند امپرنت کورژ این روزها به ندرت یافت میشود، اما برای او همچنان یادآور لحظات شیرین گذشته و عطر خاطرات است. این عطر، با وجود توقف تولیدش، همیشه جایگاه خاصی در قلب نسترن خواهد داشت.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی