در یک روز زیبای پاییزی، همهمه برگهای نارنجی و زرد زیر پایم حس میشد. قدمهایم مرا به سوی مغازهای کوچک و خاص در میانهی خیابان کشاند. مغازهای که با ورودی چوبی و ویترین شیشهایاش، دنیایی از نابترین عطرها را در خود جای داده بود. عطری که بیش از همه توجهام را جلب کرد، عطر اناپِی آلکیمیستا بود.
وقتی درب شیشهای مغازه را باز کردم، موجی از بوی تند و تازهی عطرها به استقبالم آمد. خانمی مهربان و حرفهای به سمتم آمد و عطر اناپِی آلکیمیستا را به من معرفی کرد. این عطر، با طراحی بینظیر و الهام گرفته شده از شجاعت بومیان قدیم، نامی است که در زبان سیوکس به معنای شجاع تعبیر میشود.
ابتدا با نتهای بالایی شامل ترنج و لیمو، چیز تازه و شیرین را به من هدیه داد. حس کردم در باغی پر از میوههای تازه و لذیذ هستم. سپس با نتهای میانی یاس و دارچین، عطری گرم و گلی رقصان به فضای اطراف اضافه شد. این بخش از عطر دستان مرا به دشتهای پهناوری از گلهای سفید و خوشبو هدایت کرد.
در نهایت، نتهای پایه چوب صندل آسیایی و دانه تونکا، حسی از گرما و امنیت به من بخشید. این ترکیب بینظیر از چوب و دانهها، مرا به دل یک جنگل آرام و آشنا برد. شاید این همان جایی بود که آرامش روح را تجربه میکردم.
بدون شک عطر اناپِی آلکیمیستا چیزی مگر یک شاهکار بیپایان نبود. ترکیبی عالی از عناصر متضاد که در کنار هم داستانی از شجاعت و جسارت را بازگو میکند. عطر اناپِی آلکیمیستا اکنون بخشی جدانشدنی از لحظات خاص زندگی من شده است. انتخابی بود که هر بار به من یادآوری میکند که زندگی شجاعت میطلبد و حسهای خوب همیشه در دسترس هستند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب