ناموجود
در یکی از روزهای آفتابی بهاری، زهرا تصمیم گرفت به فروشگاهی در مرکز شهر سری بزند. او به دنبال عطری بود که نه تنها رایحهای خوشبو داشته باشد، بلکه حس شادی و نشاط را نیز به او القا کند. هنوز وارد مغازه نشده بود که تبلیغ بزرگی از عطر اسپشلی اسکادا او را مجذوب خود کرد. عطر اسپشلی اسکادا با طراحی شیک و رنگهای جذابش، درست مثل یک جواهر گرانبها در قفسهها میدرخشید.
با ورود به فروشگاه، اسپشلی اسکادا او را به دنیایی از گلها و رایحههای خاص دعوت کرد. اولین پاف از این عطر، رایحهای از گلابی تازه و مشکمالو به مشامش رسید. حس شیرینی لطیف و دلچسبی که مثل نسیم خنک بهاری او را در برگرفت. زهرا که از عاشقان بوی گل رز بود، محو رایحه میانی عطر شد. ترکیب دلپذیر گل رز با نتهای آبی و یلانگ-یلانگ، حس لطافت و تازگی را برایش به ارمغان آورد.
اسپشلی اسکادا با نتهای پایانی مشک، حس زنانگی و ظرافت را در خود نهفته داشت. این عطر گویی برای زنان شاداب و بیپروا طراحی شده بود، زنانی که عاشق زندگی و جادوی لحظهها هستند. زهرا دیگر نمیتوانست صبر کند. تصمیم گرفت عطر اسپشلی اسکادا را تهیه کند تا هر روز دیگرش را با این رایحه خاص و شاداب آغاز کند.
این عطر با بستهبندی زیبا و طراحی طلایی، حس تجمل و سادگی را با هم به تصویر میکشد. زهرا با خودش اندیشید که این بو برای هر روز بهاری و تابستانی، انتخابی عالی خواهد بود. در حالی که از فروشگاه بیرون میرفت، لبخندی بر لب داشت زیرا عطر اسپشلی اسکادا نه تنها رایحهای خوشایند، بلکه حس خوشبختی و شادی را نیز برایش به ارمغان آورده بود.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب