در یک صبح دلانگیز بهاری، نسیمی ملایم از باغهای گلهای سفید و سبزی تازه بهاری بهآرامی به سوی شهر وزیدن گرفت. لیلا، با قدمهای آرام و لبخندی بر لب، از خانه بیرون آمد. او روزها منتظر بود تا عطر مخصوصش، عطر اسپریت آجنه، را انتخاب کند. این عطر داستانی را با هر پاف از خود روایت میکند. ترکیبی دلنشین از گل مریم و گلهای سفید که در پسزمینهای از بوی سبز طبیعت میدرخشند.
هر بار که لیلا این عطر را به پوستش اسپری میکند، احساسی آرامشبخش و لطیف او را در برمیگیرد. او بهسرعت به دوران کودکیاش برمیگردد؛ زمانی که در باغهای پر از گلهای مریم با نسیم بازی میکرد. عطر اسپریت آجنه نهتنها بویی دلنشین دارد، بلکه حس زنده بودن و خلاقیت را در او زنده میکند. انگار که این عطر قطعهای از یک نقاشی هنرمندانه است که با هر بویی داستان تازهای را روایت میکند.
دوستانش همیشه از او میپرسند: راز این جذابیت در چیست؟ و لیلا با لبخندی پنهان پاسخ میدهد: عطر اسپریت آجنه، راز هر روز من است. این عطر با آکوردهای حیوانی و سبز که در پس زمینه گلهای سفید میدرخشند، به او حس اعتماد به نفس و جذابیت میبخشد. هر روز، با هر ملاقات جدید، این عطر همانند یک دوست وفادار از او حمایت میکند.
در پایان روز، وقتی آفتاب به آرامی غروب میکند، لیلا هنوز بوی دلنشین این عطر را با خود دارد. این عطر بهنوعی به بخشی از هویت او بدل شده است. عطرهایی که از قلب طبیعت سرچشمه میگیرند و داستانهایی از جنس احساسات عمیق را با خود حمل میکنند. این همان جادوی عطر اسپریت آجنه است؛ ترکیبی بینظیر از طبیعت و هنر که هر روز تازه و دلپذیر باقی میماند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب