ناموجود
روزی زیبا و معتدل در آستانه پاییز بود. نسیم ملایمی وزیده و برگهای رنگارنگ را به بازی گرفته بود. در همین حال، ماریا در آستانه یکی از مهمترین قرارهای زندگیاش بود. او تصمیم گرفته بود تا جذابیت حضورش را با رایحهای ماندگار و دلنشین تکمیل کند. با اندکی تأمل، عطر اِسنس مارک جیکوبز را از روی میز برداشت. درِ شیشهای آن را باز کرد و اولین اسپری را بر روی مچ دستش زد. بلافاصله رایحه فریبنده فریزیا و ترنج در فضا پراکنده شد. قلب او از شدت هیجان تند تپید. حسی دلنشین و آرامشبخش به او هدیه شد.
با گذشت زمان و حرکت ماریا، نتهای میانی باغی از گلهای گاردنیا، بهار نارنج، زنبق و رز ترکی در فضای اتاق شکوفا شدند. این عطرِ شرقی-گلی، همچون قطعهای موسیقی کلاسیک، به آرامی نواخته شد و پیرامونش را فرا گرفت. هر قدم او، داستانی جدید را روایت کرد. عطر اِسنس مارک جیکوبز با هر نت، لایهای تازه از ماجرا را رونمایی کرد.
سپس، نتهای پایه با قدرت ظاهر شدند. مشک، بنزوئین و چوب صندل فضایی گرم و دلنشین ایجاد کردند. این ترکیب، همچون لباسی مخملین، او را در برگرفت و اعتماد به نفس ویژهای به او بخشید.
ماریا آماده و محکم به سوی درب خروج خانه رفت. حس میکرد اولین قدم را با اطمینان بیشتری برداشته است. عطر اِسنس مارک جیکوبز به او قدرت و جذابیتی داد که همیشه در جستجوی آن بود.
در آن لحظه، ماریا میدانست که امروز چه بخواهد و چه نخواهد، درخشانترین لحظات را تجربه خواهد کرد. او با اطمینان از خود، به استقبال روز جدید رفت؛ روزی که با رایحهای جادویی و دلنشین نام برده شد.
سایر تلفظها: اِسنس مارک جیکوبز, اِسنس مارک جاکوبز, اِسنس مارک جیکبز, اِسنس مارک جاکبز, اِسِنز مارک جیکوبز, اِسِنز مارک جاکوبز, اِسِنز مارک جیکبز, اِسِنز مارک جاکبز, اِسِنس مارک جیکوبز, اِسِنس مارک جاکوبز, اِسِنس مارک جیکبز, اِسِنس مارک جاکبز, اِسِنس مارک جیکوبز, اِسِنس مارک جاکوبز, اِسِنس مارک جیکبز, اِسِنس مارک جاکبز, اِسانس مارک جیکوبز, اِسانس مارک جاکوبز, اِسانس مارک جیکبز, اِسانس مارک جاکبز, اِسِنسه مارک جیکوبز, اِسِنسه مارک جاکوبز, اِسِنسه مارک جیکبز, اِسِنسه مارک جاکبز
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی