ناموجود
در یک روز گرم تابستانی، نرگس در حال قدم زدن در یک باغ بود. گلی بر لب داشت و نسیم ملایمی که از بوی عطرهای مختلف باغ آکنده بود، او را به دنیایی دیگر میبرد. اما یکی از این رایحهها بیش از بقیه او را جلب کرد: عطر اسنشیال پالو سانتو ناتورا.
این عطر، مانند یک راز مهربانانه خود را آشکار کرد. رایحهای چوبی که با اولین برخورد، نرمی و گرمای خود را به نمایش میگذاشت. نرگس لحظهای ایستاد و عمیقتر نفس کشید. بوی گلابی تازه و فلفل صورتی در کنار تلخی ملایم ترنج به او حسی از تازگی و شادابی دادند. رایحههای اولیهای که به دقت و مهارت توسط ورونیکا کاتو، عطرساز نامدار، خلق شده بودند.
نرگس هرچه بیشتر پیش میرفت، متوجه قدرت جادویی این ترکیب میشد. در قلب این عطر، گلهای یاسمن سامباک و شکوفه نارنج، به همراه یلانگ-یلانگ و رز، نواهای مختلفی از زنانگی و شکوه را در هم تنیده بودند. این ترکیب گلدار، حسی از رهایی و تجدید حیات به او میبخشید.
اما آنچه این تجربه را به اوج رساند، نتهای پایانی عطر اسنشیال پالو سانتو ناتورا بود. چوب پالو سانتو و چوب صندل که با کهربا و کاشمیران ترکیب شده بودند، او را به دنیایی از آرامش و گرما دعوت میکردند. این نتها به مانند نغمهای نرم و پایدار در فضای اطراف پیچیدند و در ذهن نرگس جاودانه شدند.
نرگس به خانه برگشت، اما خاطرهی آن باغ و بوی عطر اسنشیال پالو سانتو ناتورا همچنان با او بود. انگار که هر بار، با هر قدم، این عطر او را به سفری تازه میبرد و او را به خود میخواند. نرگس تصمیم گرفت که این عطر را به جمع تجربههای همیشگی خود اضافه کند، زیرا که هر قطره از آن او را به جایی فراتر از دنیای معمول میبرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب