ناموجود
در شهری کوچک و پر رمز و راز، در قلب بهار، رایحههای شکوفهها در هوا پیچیده بود. میان این عطرها، یک محصول خاص بود که بیشتر از همه و حتی بیشتر از گلها و درختان بهار، دلها را میربود. عطر اِست ویچن، جواهر گرانبهایی بود که به دست بانویی از سرزمینهای دوردست ساخته شده بود.
عطر اِست ویچن با نُتهای خاص خود داستانی را بازگو میکرد. داستانی از میوههای شیرین و گلهایی که دل هر شنوندهای را میرباید. هنگامی که شیشه جادویی این عطر باز میشد، اولین اثر رایحه ملون و انگور سیاه در فضا پخش میشد. هر کدام از این نوتها، بخشی از آغاز قصهای شیرین را روایت میکردند.
دقایقی بعد، هنگامی که عطر بر روی پوست به آرامی نشسته بود، گلهای فریزیا و رز به میان آمدند و نُتهای مرکزی را شکل دادند. ترکیب این گلها با ریشه زنبق، رایحهای بینظیر و دلپذیر ایجاد میکرد که همچون نغمهای از بهار بود. این ترکیب رازآلود، داستان عاشقانهای از طبیعت را بازگو میکرد و هر کسی که با این عطر ملاقات میکرد، خود را در عالمی از احساسات ناب و خالص مییافت.
در نهایت، نتهای پایانی این عطر، یعنی امبر و سدر، گرما و استحکام را به این داستان اضافه میکردند. این رایحههای عمیق و خاکی باعث میشدند که داستان به پایان برسد، اما ردپای آن و حس خوبش برای همیشه در ذهن باقی بماند.
عطر اِست ویچن تجربهای از زیبایی و تعادل بود. این عطر نه تنها به عنوان یک همراه روزانه بلکه به عنوان یک داستان شگفتانگیز عمل میکرد و برای همیشه در خاطرات جا میگرفت. هر بار استفاده از عطر اِست ویچن، سفری تازه در دنیای جذاب و بکر عطرها را آغاز میکرد.
سایر تلفظها: اِست ویچن, اِست ویتچن, اِست ویتن, اِست ویتن, اِست ویچن, اِست وتچن, اِست ویتچن, اِسْت ویچن, اِسْت ویتچن, اِسْت ویتن, اِسْت ویتن, اِسْت ویچن, اِسْت وتچن, اِسْت ویتچن, ایست ویچن, ایست ویتچن, ایست ویتن, ایست ویتن, ایست ویچن, ایست وتچن, ایست ویتچن, اِیست ویچن, اِیست ویتچن, اِیست ویتن, اِیست ویتن, اِیست ویچن, اِیست وتچن, اِیست ویتچن
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب