ناموجود
در یک شب سرد پاییزی، علی تصمیم گرفت تا به یک مهمانی خاص برود. او به دنبال عطری بود که بتواند شخصیتش را به خوبی نمایش دهد و تبدیل به محور توجه شود. دوستش، نسرین، به او پیشنهاد کرد که از عطر اورلستینگ ذ زو استفاده کند؛ عطری که هیچگاه فراموش نخواهد شد.
علی با یک اسپری کوچک از اورلستینگ روی مچ دست خود، احساس کرد که به دنیای دیگری وارد شده است. رایحه نفیس عنبر که با عصاره نرگس از آبرک آئوورن، فرانسه ترکیب شده است، به او حس سفر به دل طبیعتی بکر و دستنخورده را داد. بوی چایپر و کهربای گرم با نتهای چوبی و مشکی تلفیق شده و هر لحظه او را غرق در جذابیت میکرد.
در میانههای مهمانی، حضار کمکم متوجه حضور علی شدند. عطر اورلستینگ ذ زو مانند جریانی از رایحههای مسحورکننده حرکت میکرد و همه را مجذوب خود مینمود. علی حس کرد که این عطر فقط یک رایحه نیست، بلکه قصهای از کوهها و دشتهای وحشی فرانسه است. جایی که آتشفشانهای خاموش و دریاچههای زلال دست در دست هم دادهاند تا داستانی ماندگار بسازند.
اورلستینگ تنها یک عطر نیست؛ بلکه تجربهای است که علی را به سفری درونی برده و او را با خود به دنیای دیگر رساند. رایحهای که گرچه بهمراه خود نوتهای گلهای زرد و سبز طبیعی را داشت، اما بیشتر بر روی زمیندار بودن و سبزی تازه تأکید میکرد. این عطر با هر بار اسپری حال و هوایی جدید به همراه میآورد که هر کسی در دور و بر متوجه آن میشد.
شب به پایان رسید و علی به خانه برگشت. اما هنوز بوی دلنشین عطر اورلستینگ ذ زو با او بود و یادآور آن شب خاص که داستانی متفاوت برایش ساخت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب