داستان یک عطر خاص با نام عطر اکسپشن رمی لتور از یک روز بارانی در تهران شروع میشود. نسرین، زنی که همیشه به دنبال عطرهایی بوده که عمق و گرمای خاصی دارند، در جستجوی یک عطر منحصربهفرد بود. سردی باران بار دیگر او را به سمت فروشگاه عطرکده در خیابان ولیعصر کشاند. با ورود به فروشگاه، رایحهای دلنشین مشامش را نوازش کرد؛ رایحهای که آمیزهای از گرما و رنگارنگی بود.
فروشنده با لبخندی دوستانه به نسرین نزدیک شد و به او پیشنهاد داد تا عطر اکسپشن رمی لتور را امتحان کند. این عطر با گروه بویایی شرقی، با ترکیباتی از ترنج سیسیلی، نارنگی ماندارین و نرولی، حس تازگی و شادابی را به او انتقال داد. وقتی چند قطره از این عطر را روی پوستش زد، نوتهای گرم فلفل صورتی و رز به زیبایی همنوا با یاس و زنجبیل، او را متحیر ساخت.
نسرین با شگفتی احساس کرد که این عطر با پایههایی از پچولی، وانیل، مر و چوب صندل، حس آرامش و شیکی را به او تزریق میکند. هر نوت بهطور دقیق و هماهنگ با بوی پیشین، داستانی بیپایان را روایت میکرد. او متوجه شد که این عطر چیزی فراتر از یک محصول معطر است. این عطر، گونهای از هنر بود.
باتلاقی از بوی اصالت و جذابیت که با هر بار نفس کشیدن در فضا پراکنده میشد و یادآور یک باغ گل در هوای خنک بهاری بود. نسرین دیگر نتوانست به این ترکیب بینظیر نه بگوید. عطر اکسپشن رمی لتور توانست جاذبهاش را اوج گیرد و در قلب نسرین جای بگیرد.
پس از خرید، نسرین با حس رضایت و شادی از فروشگاه بیرون آمد. باران هنوز هم میبارید، اما اکنون او نور و گرمای خاصی را با خود داشت. عطری که نه تنها بر روی پوست، بلکه در قلب او جای گرفته بود. عطری که همیشه به یاد او میآورد که چگونه هر لحظه میتواند دنیایی از شکوه و لطافت باشد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب