در یکی از روزهای معتدل بهار، لیلا تصمیم گرفت تا سفری کوتاه به دل طبیعت داشته باشد. هوای تازه و بوی گلهای وحشی او را جذب کردند. اما چیزی که او را بیشتر از هر چیز دیگری دلگرم کرد، عطر دلنشینی بود که همراه خود داشت: عطر فم اینتنس آنجل شلسر. این عطر همچون یادگاری از لحظات خوش زندگی، او را در بر میگرفت.
همین که در جادههای سرسبز پیش میرفت، بوی ترش و تند ترنج و فلفل سیاه نخستین احساسی بود که با نسیم ملایم به مشامش میرسید. این آغاز ماجرای عبور از موسمهای مختلف بود. عطر دریایی و تازه که همانند نفس دریایی خود را در جنگل میپراکند، حسی از آزادی را در جانش به وجود میآورد.
در ادامه سفر، وقتی به مسیری با گلهای بنفشه و بوتههای تمشک رسید، با هر نفس احساس میکرد که ترکیب گل بنفشه و جیبیر شیرین، درست مانند همنشینی لطافت و گرماست. این حس درونش شعله میکشید و قلبش را گرم میکرد.
اما راز واقعی عطر فم اینتنس آنجل شلسر در نتهای پایانی بود. هر چه زمان بیشتری میگذشت، حضور ملایم نتهای چوبی و مشک با تمنایی از دانه تونکا و کهربا، نوعی جذابیت خاص را به او هدیه میدادند. این پایه محکم و گرم باعث شد لیلا احساس کند که هر لحظه اصیلتر و قویتر از قبل است.
بازگشت به خانه، لیلا به یاد روزی انداخت که عطر فم اینتنس آنجل شلسر را برای اولین بار خریداری کرده بود. آن روز تصمیمی بود که هیچگاه از آن پشیمان نشده بود. اکنون، هر بار که بطری آن را در دستانش میگرفت، انگار گنجینهای را در اختیار داشت که همراه هر بویی، داستانی جدید روایت میکرد.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی