در یک شب خنک و آرام، مردی قدمزنان در کوچههای قدیمی شهری بزرگ بود. هر قدم که بر میداشت، عطر فتیش پور هوم روجا داو از او عبور میکرد و هوای اطرافش را پر میساخت. این عطر با اثر چایپر اسپریسی خود، حس ماجراجویانهای به ارمغان میآورد.
همه چیز با بویی از لیمو و ترنج آغاز شد. در ادامه برگهای انجیر و شکوفههای نارنج در مسیر رایحههای میانی به هم پیوستند و نوای گل بنفشه و یاسمن را زنده کردند. ترکیبی از روایحی که وعدهای از یک شب بیپایان و خاطرهانگیز را میداد.
اما نبوغ واقعی آنجا بود که عطر فتیش پور هوم روجا داو به قلب خود میرسید؛ جایی که چرم، عنبر و دارچین با هم درآمیخته بودند. این نتهای عمیق و مردانه، ترکیبی از ادویهها و چرم بودند که اعتماد به نفس و قدرت را تحکیم میبخشیدند. هرچه زمان میگذشت، این عطر به شکلی گرمتر و احساسیتر میشد؛ گویی که نتهای دودی و چوبی خود همچون اسراری پنهان درآمدهاند.
مردی که با این عطر در میان همگان ایستاده بود، نه تنها به توجه و تحسین علاقهمندان به رایحهها دست یافته بود، بلکه به یک جنبش جذاب و بیپایان دعوت شده بود. برتری چرم و هارمونی اسپایسی در فتیش پور هوم روجا داو از دیدگان هر شنوندهای را به بررسی دوباره آن وا میداشت.
با وجود اینکه این عطر ممکن است برای همه محبوب نباشد و حتی گاه بسیار تحلیلگران باشد، اما برای کسانی که جسارت و قدرت را در رایحهها میجویدند، هیچ عطری به اندازه آن فراموشنشدنی نبود. عطری که به یقین مکالمات دیگری را آغاز میکرد و ذهنها را درگیر خود میساخت.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی