Designer
Perfumer
Group
Gender
سال عرضه
ناموجود
شب زمستانی سرد بود و باران ریز، لحظهای آرام نمیگرفت. بارانی نیمهتاریک با انعکاس نور لامپهای خیابان، در هوای سرد حالتی رازآلود ایجاد کرده بود. در میان هیاهوی شهر، صدای درب یک فروشگاه کوچک عطر به آرامی باز شد.
مردی با لباسی گرم و شالگردنی مشکی وارد فروشگاه شد. نگاه او مستقیماً به سمت جدیدترین محصول مغازه کشیده شد: عطر فیلت ه موسک بورن تو استند اوت. عطری که نه تنها به خاطر نامش، بلکه به دلیل ترکیب رایحهاش، همگان را شیفته خود کرده بود.
مرد به سوی میز نزدیک شد و درپوش شیشهای آن را برداشت. با اولین افشانه، رایحهای باورنکردنی از آناناس و عسل، با قدرتی فوقالعاده به استقبالش آمد. این آغاز شگفتانگیز، همانند پردهبرداشتن از دنیایی متفاوت بود. اما عطر فیلت ه موسک بورن تو استند اوت تنها به این رایحهها محدود نمیشد. قلب عطر با نوتهای گرم و دلپذیر مشک، یاس و پچولی، حالتی عمیق و مرموز به خود گرفت.
مرد، چشمهایش را بسته و در خیالی شیرین غرق شد. قدرت و گیرایی رایحه، حسی از اعتماد به نفس و جذابیت به او بخشید که پیشتر تجربه نکرده بود. با گذر زمان، نتهای پایه شامل وانیل، کارامل و کهربا فضای فروشگاه را تسخیر کردند، حس شیرینی تاریک و گناهآلودی را القا کردند، که با مشکی حیوانی و یک نت دلنشین تنکا تکمیل شد.
او به خیال خود لبخندی زد و به سرعت تصمیم گرفت: این همان عطری است که برای شبهای خاص و لحظات مهم زندگیاش نیاز دارد. به فروشنده اشاره کرد و عطر را خرید. زمانی که از فروشگاه خارج شد، باران همچنان میبارید، اما حالا مرد هر قطره باران را بهعنوان بخشی از خودش حس میکرد، بخشی از او که با فیلت ه موسک بورن تو استند اوت تعریف شده بود. عطری که حس اشتیاق و جسارت را در او بیدار کرده بود.
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی