در دل یک روز بهاری، نسیمی متفاوت در هوا پیچید. آقای حامد که در حال آماده کردن خود برای یک مصاحبه کاری بود، با نگاهی به بطری عطر روی میز، لبخندی زد. تصمیم گرفت از عطر فرست ایمپرشن گرین کریس آدامز استفاده کند. این عطر با رایحهای چوبی و مردانه، همیشه به او حسی از اعتمادبهنفس و شادابی میبخشید.
با اولین پاف، بوی خنک و تازهی پرتقال و لیمو فضا را پر کرد. این رایحهی مرکباتی، ذهن او را به خاطرات دوران کودکی و بازی در باغ پرتقال خانوادگیشان برد. حسی از سرزندگی و نشاط در او جاری شد.
مدتی بعد، با نسیمی نرمتر، بوی خوش سیب و گلابی به آرامی به مشامش رسید. این نتها، حس آرامش و تعادلی را به او هدیه دادند که در آن لحظهی پرتنش بسیار نیاز داشت.
اما چیزی که عطر فرست ایمپرشن گرین کریس آدامز را خاصتر میکرد، پایان خارقالعادهی آن بود. بوی خوش چوب سدر و قلب پاتچولی با لمسی از عنبر و خزه بلوط، احساسی از استواری و اعتماد به نفس عمیق را به او میداد. رایحهایی که تا ساعاتی طولانی، همراهش بود و او را در هر لحظه از مصاحبه، مطمئنتر و قویتر جلوه میداد.
این عطر، تنها یک رایحه نبود؛ بلکه داستانی بود که هربار حامد را به دنیایی از حسها و خاطرات میبرد. او برخاست. آمادهی خروج از خانه بود و در دل با خود گفت: عطری که اولین تاثیرش را اینگونه بر من دارد، قطعاً در دیدارهای دیگرم نیز به یاد ماندنی خواهد بود. او مطمئن بود که عطر فرست ایمپرشن گرین کریس آدامز بهترین انتخاب برای آن روز خاص بود؛ انتخابی که رایحه آن تا لحظاتی طولانی در یاد و خاطرهاش باقی خواهد ماند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب