ناموجود
در یک روز آرام بهاری، نسیم ملایمی از باغچهی پر گل خانه وزیدن گرفته بود. در یک گوشه از این باغچه، دخترکی به نام آیدا با کنجکاوی به گلی تازه شکفته نزدیک میشد. بوی خوش این گل، او را به دنیایی دیگر میبرد. دنیایی که در آن احساس و خاطرات خوش پیچیده بودند.
آیدا به تازگی هدیهای ارزشمند دریافت کرده بود؛ عطری به نام عطر فلور ذ لیمیتد. با اولین اسپری، رایحهای از ترنج تازه حواسش را نوازش کرد، گویی نسیمی از دشتهای سرسبز از کنار او میگذرد. این نت آغازین، او را سرشار از انرژی و طراوت میکرد.
چند لحظه بعد، قلب این عطر نمایان شد؛ عطری از مگنولیا که به آرامی در فضا پخش میشد. این نت میانی، لطافت و زیبایی خالص زنانه را به او هدیه میداد. عطری که مانند رازهای دلنشین، آرام بر احساساتش نشسته بود و لحظات او را جادویی میکرد.
نهایتاً، پایهای از چوبهای سفید فضای اطرافش را پر میکرد. حسی از گرما و امنیت را برای آیدا به ارمغان میآورد. عطر فلور ذ لیمیتد به او اجازه میداد تا نه تنها قدرت زنانه خود را بیشتر حس کند، بلکه با هر قدمی که برمیداشت، اثری ماندگار از حضور خود بر جا بگذارد.
Annie Buzantian، خالق این زیبا از ذ لیمیتد، میگوید: فلو یک اسلحهی مخفی است برای زمانی که میخواهید تأثیری ماندگار بگذارید. و آیدا با این عطر احساس میکرد که هر گوشه از زندگیاش پوشیده از گلهای دوستداشتنی است. با هر بار استفاده از عطر فلور ذ لیمیتد، او گامی به سمت تحقق دنیای رؤیاییاش نزدیکتر میشد. این عطر نه تنها زینتبخش ظاهرش بود، بلکه داستانهای تازهای را در زندگیاش رقم میزد.
سایر تلفظها: فلور ذ لیمیتد, فلور د لیمیتد, فلور دی لیمیتد, فلور ذ لیمتد, فلور د لیمتد, فلور دی لیمتد, فلِر ذ لیمیتد, فلِر د لیمیتد, فلِر دی لیمیتد, فلِر ذ لیمتد, فلِر د لیمتد, فلِر دی لیمتد, فِلِر ذ لیمیتد, فِلِر د لیمیتد, فِلِر دی لیمیتد, فِلِر ذ لیمتد, فِلِر د لیمتد, فِلِر دی لیمتد, فلوئر ذ لیمیتد, فلوئر د لیمیتد, فلوئر دی لیمیتد, فلوئر ذ لیمتد, فلوئر د لیمتد, فلوئر دی لیمتد
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب
خیلی ضعیف
ضعیف
متوسط
قوی
خیلی قوی
ضعیف
متوسط
قوی
بسیار قوی