ناموجود
در یک صبح بهاری، نور آفتاب از پنجرههای خانه به داخل میتابید و گلهای تازه شکفته در باغچه عطر خوشبویی را پراکنده میکردند. لیلا بعد از یک هفته پرکار، تصمیم گرفت خود را با یک هدیه کوچک خوشحال کند. به فروشگاه عطر رفت تا رایحهای نو را برای خود بیابد.
نگاهش به شیشهای زیبا و دلربا افتاد که نامی آشنا و دلنشین روی آن میدرخشید: عطر فرانجیپانی لَربولاریو. بدون تردید شیشه را برداشت. رایحهای شیرین و لطیف در فضا پخش شد. حس کرد نسیمی از گلهای استوایی به صورتش میوزد. ترکیبی از پرتقال ماندارین و ترنج او را به دنیایی از طراوت برد.
عطر فرانجیپانی لَربولاریو مانند یک قصهی زیبا از دل طبیعت بود. قلب این عطر با رایحهی غنی و مسحورکنندهی گل فرانجیپانی آکنده شده است. با هر اسپری، لیلا حس میکرد در میان باغی پر از گل قدم میگذارد. فضایی گرم و دلپذیر که با نوتهای چوب سدر و عنبر ترکیب شده بود و احساسی عمیق از آرامش و اعتماد به نفس را به او هدیه میداد.
این عطر نهتنها یک انتخاب بود، بلکه به تجربهای فراموشنشدنی برای او تبدیل شد. هر بار که از آن استفاده میکرد، حس میکرد جادویی از طراوت و پیچیدگی را با خود حمل میکند. عطر فرانجیپانی لَربولاریو به معنای واقعی کلمه یک سفر به دنیای احساسات بود، جایی که شگفتیهای طبیعت با هنر عطرسازی ایتالیایی به اوج رسیده بود.
لیلا میدانست که این عطر همیشه خاطرات زیبایی را برایش زنده خواهد کرد. انتخابی که نهتنها حس شادابی به او میبخشید، بلکه او را به خویشتنی جدید و پرانرژی میبرد. عطر فرانجیپانی لَربولاریو، هر روز او را با داستانی تازه روبهرو میکرد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب