ناموجود
داستان ما از یک روز آفتابی بهاری آغاز میشود که سارا، زنی شیک پوش و مدرن، به دفتر خود قدم میگذارد. او به تازگی عطر فوکسیا الکساندر بارتت را به مجموعه عطرهای خود اضافه کرده است. نوای ملایم و دلنشین این عطر، همانطور که از نامش پیداست، از فریبایی گل فوکسیا الهام گرفته شده است.
سارا روز خودش را با بیدار شدن در کنار رایحهای سبک و شاداب از ترنج و باغچهای پر از گل آغاز کرد. وقتی وارد دفتر شد، همکارانش با اشتیاق و کنجکاوی به استقبال او آمدند و از عطری که فضای اطراف او را فرا گرفته بود، تعریف کردند. عطر فوکسیا الکساندر بارتت با روایحی گرم و حسی که از تلفیق شکوفههای نارنج آفریقایی و گل رز به دست آمده بود، همه را محسور کرده بود.
در طول روز، سارا بارها و بارها به علاقه همکارانش به این عطر برخورد کرد. هر بار که از کنارشان عبور میکرد، موجی از تحسین و تمجید برای انتخاب این عطر ویژه دریافت میکرد. پایه نوتهای این عطر با وانیل و چوب صندل تلفیق یافته بود که حس گرما و ملایمت عمیقی ایجاد میکرد.
هنگامی که ساعت اداری به پایان رسید، سارا با لبخندی راضی از دفتر خارج شد. رایحه آرامشبخش و مخملی هماهنگ با غروب خورشید بود و او را به دنیایی از خیال و شگفتی برد. این داستان روز سارا با عطر فوکسیا الکساندر بارتت بود، عطری که نه تنها بو، بلکه احساسی از شکوه و دلربایی به همراه داشت.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب