ناموجود
در هوای گرم یک بعدازظهر تابستانی، آلیسیا به باغ خود قدم گذاشت. باغی که پر از گلهای سفید و معطر بود. او نگاهی به گلهای یاس و مریم انداخت و نفس عمیقی کشید. عطر دلنشین گلها او را به یاد عطر محبوبش انداخت؛ عطر گاردنیا شنل.
گاردنیا نامی آشنا بود که آلیسیا از مادربزرگش شنیده بود. مادربزرگش همیشه در مهمانیهای خانوادگی از این عطر استفاده میکرد و خاطرات شیرینی برای او به ارمغان میآورد. او به یاد میآورد چگونه در سالن مهمانیها، بوی گاردنیا با رایحهی پرتقالی و نُتهای سبز فضای اتاق را پر میکرد. این عطر از ترکیبی از گلهای خوشبو مانند گاردنیا، یاس و مریم ساخته شده بود که با رایحههای شیرین و میوهای همراه میشد.
آلیسیا با لبخندی به سمت میز آرایش خود رفت و شیشهی زیبای عطر گاردنیا شنل را برداشت. این عطر در سال ۱۹۲۵ توسط ارنست بوکس خلق شده بود و هنوز هم با گذشت سالها جذابیت و تازگی خود را حفظ کرده بود. نُتهای پایهای آن شامل چوب صندل، وانیل و مشک بود که با پچولی و وتیور ترکیب میشد و به آن عمق و گرمای خاصی میافزود.
او چند قطره از عطر را بر روی پوست خود اسپری کرد و احساس اصالت و شکوهی که این عطر به همراه داشت او را احاطه کرد. عطر گاردنیا شنل نه تنها برای مناسبتهای خاص مناسب بود، بلکه برای هر فصلی و هر سنی نیز انتخاب عالی به حساب میآمد. هر بار که از این عطر استفاده میکرد، او را به دنیای خاطرات زیبای گذشته میبرد.
با وجود اینکه این عطر ممکن است برای برخی افراد کمی زنانه یا سنگین باشد، اما لطافت و سادگی آن هنوز هم تحسینبرانگیز بود. آلیسیا میدانست که این عطر گرانقیمت و لوکس است، اما ارزش تجربهای که به او میبخشید برایش بینظیر بود. او هم همیشه رویای داشتن عطرهایی چون گاردنیا شنل را داشت؛ عطری که احساسات و خاطراتی شیرین را با خود به ارمغان میآورد.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب