ناموجود
یک غروب زیبای پاییزی بود. آسمان با رنگهای گرم و نارنجی پوشیده شده بود و نسیم خنکی بر خیابانهای شهر میوزید. سارا، که دوست داشت همیشه خاص باشد، تصمیم گرفت که به یک مهمانی ویژه برود. او قصد داشت با انتخاب عطری بینظیر، جادوی خاصی به حضورش بدهد.
در قفسهی عطریاتش، عطر گلمرس رالف لورن میدرخشید. این عطر افسانهای که توسط هری فرمونت در سال 2001 خلق شده بود، با رایحههای پرگلی از جمله لیلیوم و رز، انگار زندگی و طراوت را به خود میداد. گلمرس با ترکیب نوتهای آغازین آلوم لیلی، کلمنتین و رز، همان لحظه اول، احساسی از جادوی زنانگی و شکوه را در فضا پخش میکرد.
سارا شیشه عطر را برداشت و چند قطره از آن را بر روی مچ دستش اسپری کرد. ناگهان رایحه گلهای باشکوه و شیرین همراه با تلخی ملایمی از زنجبیل و فریزیا بر روی پوستش پخش شد. او به سرعت حس کرد که این عطر با شخصیت مستقل و خنک او هماهنگی کامل دارد.
هر گام که برمیداشت، عطر گلمرس رالف لورن بیشتر با بدن او ترکیب میشد و بوی پایدارش باعث میشد تا همه نگاهها به او دوخته شود. همانگونه که عطر با نتهای پایهای نظیر مشک و وتیور بر پوستش جا میافتاد، یادآور شکوه و ظرافت بیپایان زنانه میشد.
سارا وقتی وارد مهمانی شد، با هر حرکت او جادوی عطر گلمرس رالف لورن هویدا بود. هرکسی او را میدید، محو زیبایی و وقار او میشد. این عطر نه تنها رایحهای زیبا و خاطرهانگیز داشت، بلکه همچون منشوری از نور و رنگ، وجود سارا را درخشان میکرد.
در این شب خاص، عطر گلمرس رالف لورن، راز پشت زیبایی و جادوی حضور سارا بود. یک ترکیب بینظیر از ظرافت و قدرت زنانگی که تمامی نگاهها را به سوی خود جلب میکند.
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب