ناموجود
ایستاده بودم کنار پنجره کافهای قدیمی در قلب شهر، جایی که نگاهها و دلها در هم میآمیختند. گرمای ملایمی از فنجان چای در دستانم حس میشد. نسیم ملایمی میوزید که بوی عطر گریس دیوان را به مشام میرساند؛ عطری که داستان خودش را داشت و هر بار که به خاطرم میآمد، حس آرامش و هیجان را در وجودم بیدار میکرد.
اولین بار که عطر گریس دیوان را بوییدم، حس سفری به شرق دور در ذهنم نقش بست. نتهای ابتدایی آن با ترکیب انجیر و چای سیاه آغاز میشوند که حس تجربهای جدید از طبیعت را القا میکنند. کاردامون به این ترکیب اضافه میشود و بر گرمای دلنشین آن میافزاید.
در میانهی این سفر، به تپههایی از گل زنبق و علف وتیور میرسیدم. هر کدام از این عناصر به نوبت خود، رنگ و بویی متمایز به داستان این عطر اضافه میکردند. اما هنگامی که نتهای پایه از چوب صندل و دانه تونکا برمیخیزند، حس میکردم در اعماق جنگلی آرامشبخش و اسرارآمیز قدم گذاشتهام.
این عطر با آکوردهایی از چوبی، ادویهای گرم و پودری، به نوعی فراتر از یک نت معمولی حرکت میکند. این ترکیب بینظیر از رایحههای طبیعی، فضای دلپذیری را پدید میآورد که با هر بار استفاده از آن، حس جاودانگی و شادی را به ارمغان میآورد.
دیوان، برند خلاقیتی است که در طراحی گریس، قدرت داستانسرایی درونی را به زیبایی به رخ میکشد. برای من، هر بار که این عطر را استفاده میکنم، به یک سفر دروننگرانه دعوت میشوم. عطری که مرزهای جنسیتی را پشت سر گذاشته و هم بانوان و هم آقایان را به خود جلب میکند.
و این همان چیزی است که گریس دیوان را به یکی از منحصر به فردترین تجربیات عطری در زندگیام تبدیل کرده است. عطری که با هر بار استفاده، نوید سفری به دنیای رؤیا و آرامش را میدهد.
سایر تلفظها: گریس دیوان, گریس دیوون, گریس دیوان, گریس دوان, گریس دیوَان, گریز دیوان, گریز دیوون, گریز دیوان, گریز دوان, گریز دیوَان, گرس دیوان, گرس دیوون, گرس دیوان, گرس دوان, گرس دیوَان, گریز دیوان, گریز دیوون, گریز دیوان, گریز دوان, گریز دیوَان
عالی
خوب
معمولی
بد
افتضاح
دارمش
قبلاً داشتمش
میخوامش
زمستان
بهار
تابستان
پاییز
روز
شب